تقریبا همیشه در مورد خودم درست پیشگویی می کنم، چون این جا در کمبریج، برخلاف دیگر جاها، تصور همه این است که من رفتاری کاملا منطقی و صحیح دارم. اگر دیگران (مثلا، دوستم هریسون مک(۱) یا همسرش، جین(۲) فکر می کنند من آدم عجیب و غریب و غیرقابل پیش بینی ای هستم، دلیلش این است که اعمال و باورهای من با اصول آن ها به فرض این که اصولی داشته باشند سازگاری ندارند؛ اما به شما اطمینان می دهم با اصول خود من کاملا سازگارند. گرچه اصولم هر از گاه تغییر می کنند یادتان باشد که این کتاب به یکی از همین تغییرات مربوط می شود با این حال، همیشه از این اصول به قدر کفایت دارم، خیلی بیش از حدّ نیازم، و معمولا همه آن ها هم یکپارچه و همخوانند، طوری که زندگی ام هرگز به دلیل نامتعارف بودن، از مسیر منطق خارج نمی شود. مسئله دیگر این که بدون استثنا کارهایم را به پایان می رسانم.
کتاب اپرای شناور