کتاب فارست گامپ

Forrest Gump
کد کتاب : 121140
مترجم :
شابک : ‏978-6229885369‫‭
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 63
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1986
نوع جلد : شومیز
زبان کتاب : فارسی و انگلیسی
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 9 اردیبهشت

فارست گامپ
Forrest Gump
دن‍ی‍ای ی‍ک س‍اده دل
کد کتاب : 117291
مترجم :
شابک : 978-6006235226
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 240
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1986
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

فارست گامپ
Forrest Gump
دنیای یک ساده دل
کد کتاب : 16948
مترجم :
شابک : 978-9649094021
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 260
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1986
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب فارست گامپ اثر وینستون گروم

داستان این رمان از زبان فارست گامپ روایت می شود. فارست گامپی که هوش چندان بالایی ندارد و خنگ محسوب می شود. اما با این حال قسمت هایی از مغز او به خوبی کار می کنند و به همین خاطر گامپ در بعضی از موارد یک نابغه محسوب می شود. البته خود فارست هم به این موضوع اشاره می کند که می تواند موضوعات مختلف را خوب متوجه شود و فقط در بیان و یا نوشتن مشکل دارد و عموما کار را خراب می کند. در طول خواندن رمان نیز می توان به این موضوع پی برد.

کتاب فارست گامپ

وینستون گروم
وینستون فرانسیس گروم (به انگلیسی: Winston Francis Groom, Jr) (متولد ۲۳ مارس ۱۹۴۳ در واشینگتن، دی.سی.) نویسندهٔ رمان و کتاب‌های غیرداستانی است. او بیشتر با اثر فارست گامپ شناخته می‌شود که فیلمی موفق از آن به کارگردانی رابرت زمکیس در سال ۱۹۹۴ ساخته شد که به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد و شش جایزه اسکار گرفت. او همچنین در موضوعات متنوعی از جمله جنگ داخلی آمریکا و جنگ جهانی اول آثاری غیرداستانی دارد.
قسمت هایی از کتاب فارست گامپ (لذت متن)
اول از همه چی بذارین یه چیزی ر بگم: خنگ بودن چیز خوشایندی نیست. مردم به آدم می خندن، کفرشون درمیاد، و آدم ر خوار و حقیر می کنن. می گن که مردم بایستی با ما عقب افتاده ها مهربون باشن، ولی بذارین بهتون بگم - همیشه اینطور نیست، بیشترش حرفه. ولی با این حال من شکایتی ندارم، واسه اینکه فکر می کنم که زندگی نسبتا جالبی دارم.

من از وقتی که به دنیا اومدم خنگ بودم. ضریب هوشم یه چیزی نزدیک هفتاده، و به گفته مردم، به اصطلاح واجد شرایط خنگ و عقب افتاده بودن هستم. با این حال، من شخصا فکر می کنم که کم هوش، یا یه چیزی تو این مایه ها هستم، خلاصه عقب افتاده نیستم. وقتی به مردم میگی عقب افتاده، یه چیزی مثل عقب افتاده های منگل جلوی چشمشون میاد - همونایی که چشماشون بهم نزدیکه و قیافشون مثل چینیهاست و آب همیشه از دهنشون آویزونه و با خودشون بازی می کنن.