کتاب هرگز برنگرد

Never Go Back
جلد هجدهم از سری کتاب های جک ریچر
کد کتاب : 22821
مترجم :
شابک : 978-6001826153
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 536
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2013
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

«لی چایلد» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب هرگز برنگرد اثر لی چایلد

کتاب «هرگز برنگرد» رمانی نوشته ی «لی چایلد» است که اولین بار در سال 2013 منتشر شد. «ریچر» از زمان صحبت تلفنی با «ژنرال سوزان ترنر» در «داکوتای جنوبی»، در حال حرکت به سوی مقر اصلی یگان قدیمی اش در «ویرجینیا» بوده است با این امید که بتواند «ژنرال ترنر» را ملاقات کند. او به «ویرجینیا» می رسد اما نقشه اش برای ملاقات با «ترنر» توسط تبهکارانی با مشکل مواجه می شود که می خواهند این دو را از هم دور نگه دارند. متهم شدن به جنایتی مربوط به شانزده سال پیش که «ریچر» آن را اصلا به خاطر نمی آورد، و این نکته که او اکنون ممکن است پدر شده باشد، ادیسه ای هیجان انگیز را در مناطق مختلف آمریکا برای «ریچر» رقم می زند. مثل همیشه، نبردهای طوفانی و حل کردن معماها با منطق و تحلیل، نقشی اساسی را در تلاش «جک ریچر» برای اثبات بی گناهی خود و غلبه بر دشمنانش ایفا می کنند.

کتاب هرگز برنگرد

لی چایلد
جیم گرانت، با نام مستعار لی چایلد، نویسنده ای بریتانیایی است که در 19 اکتبر ۱۹۵۴ در کاونتری به دنیا آمد و پس از سال ها زندگی در بیرمنگام، به تحصیل در رشته ی حقوق در شفیلد پرداخت و پس از آن، هجده سال در تلویزیون منچستر کار کرد تا این که در ۴۰ سالگی، به علّت تعدیل نیرو از کار اخراج شد. در چنین مقطعی از زندگی، که افراد خود را غرق در بحران می یابند، او از فرصت به دست آمده استفاده کرد و از آنجا که همیشه به خواندن آثار ادبی علاقه مند بود، مقداری مداد و کاغذ خرید و پس از چندی، اولین رمان از مجموعه د...
نکوداشت های کتاب هرگز برنگرد
One of the best in the series.
یکی از بهترین ها در این مجموعه.
Publishers Weekly Publishers Weekly

Full of wild surprises.
سرشار از غافلگیری های طوفانی.
New York Times New York Times

Tight and compelling.
پرتنش و هیجان انگیز.
Associated Press

قسمت هایی از کتاب هرگز برنگرد (لذت متن)
«ریچر» گفت: «مروج عشق و درک باش. اگر لازم شد از زور استفاده کن.»

اگر نمی توانی رقیب را با منطق آشنا کنی، باید سرش را گوشه ی پیاده رو آشنا کنی.

هر دو نظامی بودند. واضح بود. «ریچر» می توانست این را از مدل موهایشان بفهمد. هیچ آرایشگر غیرنظامی ای نمی توانست تا این اندازه عملگرا یا بی رحم باشد.