کتاب آخرین سفر شاه

The Shah's Last Ride
کد کتاب : 31380
مترجم :
شابک : 978-9647390873
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 608
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1988
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 23
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

کتاب برگزیده سال 1387

معرفی کتاب آخرین سفر شاه اثر ویلیام شوکراس

در آوریل ۱۹۷۹، شاه ایران که سه ماه بود تخت و تاجش را از دست داده بود و ایالات متحد و تقریبا تمام کشورهای جهان از پذیرفتن او خودداری کرده بودند، در جزیره ای در باهاما به سر می برد. در این هنگام دکتر هنری کیسینجر در ضیافت شام مدرسه بازرگانی دانشگاه هاروارد نیویورک طی نطقی اظهار داشت: « این درست نیست که ایالات متحد با شاه، دوست سی و هفت ساله اش، مثل « هلندی سرگردان » که دنبال بندری برای پهلو گرفتن و پناه جستن می گشت، رفتار کند. »
این کتاب سرگذشت یک سفر است، سفر توام با سرگردانی شاه به سوی تبعید و مرگ. و نیز عوامل گوناگون حکومت او مناسبات او با انگلیسیها و امریکاییها، پلیس مخفی اش ساواک، سیا، نفت، خرید اسلحه. داستان سقوط و تبعید شاه از جمله داستانهایی است که ماهیت روابط بین دولتها و رهبرانشان را نشان می دهد. داستان وفاداری و عافیت طلبی است. به قول شارل دوگل: « دولتها غولهایی هستند بی احساس. »
ویلیام شوکراس روزنامه نگار جوان و پرآوازه انگلیسی، که سالهاست به نگارش مقالات تحقیقی در نشریه ساندی تایمز اشتغال دارد، در این کتاب حاصل سه سال کوشش پی گیر خود را درباره روند زندگی شاه از آغاز بیماری او تا زمان مرگش به صورتی محققانه و بسیار مستند عرضه کرده است. بررسی و مطالعات همه جانبه او در این امر متکی به دهها کتاب و صدها مقاله راجع به ایران و انقلاب اسلامی بوده و در خلال آن علاوه بر مصاحبه با دهها تن از آگاهان به مسائل ایران و وابستگان به رژیم گذشته، مسیر شاه طی دوران یک سال و نیم زندگی او در تبعید را نیز قدم به قدم پیموده، و در نهایت اثری پدید آورده که بی تردید سرشار از نکات ناگفته و افشاگریهای حیرت انگیز درباره فسادها، خودکامگیها، و وابستگیهای رژیم سابق است.

کتاب آخرین سفر شاه

ویلیام شوکراس
ویلیام هارتلی هیوم شوکراس معروف به ویلیام شوکراس متولد ۲۸ مه ۱۹۴۶در ساسکس ، مدیر کمیسیون خیریه انگلیس و ولز و نویسنده و مفسر بریتانیایی است.
قسمت هایی از کتاب آخرین سفر شاه (لذت متن)
۱۶ ژانویه ۱۹۷۹، فرودگاه مهرآباد تهران. باد سردی از کوههای البرز دور و بر دو فروند هواپیمای ۷۰۷ را که در جلو پاویون سلطنتی یک طبقه سفید و مفروش با قالیهای ضخیم ایستاده اند جارو می کند. همین جا بود که در روزهای خوش تر، شاه ایران پادشاهان و دولتمردانی را که برای چاپلوسی و تایید بلندپروازیها و تقاضای اتحاد و پول و سایر نشانه های پادشاهی اش می آمدند، به پیشواز می رفت و بدرقه می کرد. هواپیماها آزمایش و بارگیری شده و آماده پروازند. خود شاه نیز در شرف عزیمت است.

از آتشهایی که گروههای جوانان با سوزاندن لاستیک و زباله افروخته اند دود خاکستری و سیاه به هوا برمی خیزد و این جوانان که در خیابانها گردش می کنند اتومبیلهای گران قیمت از قبیل « ب ام و » و مرسدس بنز را متوقف می سازند و بنزین آنها را خالی می کنند. اعتراض رانندگان اتومبیلها خلاف عقل است بخصوص اگر خارجی باشند. امریکاییها بخصوص از اینکه مورد ضرب و شتم قرار بگیرند، وحشت دارند. بهترین تضمین این است که تصویری از دشمن بزرگ و اغتشاش آفرین و سازش ناپذیر شاه، آیت آلله خمینی را روی شیشه جلو اتومبیلشان نصب کنند. یا بهتر اینکه یکی از نوارهایی را که آیت الله از تبعیدگاهش نزدیک پاریس ارسال نموده و مردم را تشویق به براندازی شاه کرده است، پخش کنند.