خنده دار، عاشقانه و گزنده.
لذت بخش.
پایانی گرم بر سه گانه ی «من پیش از تو».
سم من عاشقتم. لحظه ای دوست ندارم رابطه مون به هم بخوره. اما فقط اینو گفتم تا بهت بگم که من در مقابل کسی که ابراز علاقه می کنه چه واکنشی نشون می دم. اما تو چطور رفتار می کنی. این طور که به نظر می رسه، دوست نداری اصل موضوع رو درک کنی.» «نه. تو این موقع شب زنگ زدی تا به من بگی که اگه من کتابی که همکارم بهم داده رو بخونم کار بدی انجام دادم و دارم به تو خیانت می کنم. اما اگه تو بری مهمونی و با دوستات تا دیر وقت بیرون باشی، کار خوبیه و به من وفاداری.
سم من حالم خوب نبود فکر کردم که داری بهم خیانت می کنی.» «تو حالت خوب نیست چون هنوز درگیر اون عشقتی که در این دنیا نیست. الان نیویورکی چون اون دوست داشت که تو اونجا باشی. نمی فهمم چرا این قدر به کتی حسادت می کنی، الان برات مسئله ای نیست که من زمان زیادی هم با دونا سپری می کنم.
اول خودت رو بشناس و بعد، طبق اون شناخت، خودت رو دوست داشته باش.
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
«من پیش از تو» برای من کتابی بسیار عمیق و تأثیرگذار بود؛ چون جوجو مویز احساسات را بینهایت واقعی و زیبا نوشته بود. وقتی به «پس از تو» رسیدم، ناخودآگاه دنبال ویل بودم و کتاب برایم بیشتر رنگ و بوی پذیرش سوگ داشت؛ چیزی که نویسنده خیلی خوب آن را نشان داده بود. اما درباره «هنوز هم من»، هنوز احساساتم نسبت به آن کاملاً مشخص نیست. از یک طرف مقاومت لوئیزا در برابر سختیها، تلاشش برای ساختن یک هویت مستقل، رازدار بودنش و حتی بخشیدن عشقش قابل تحسین بود. بخشهایی که نامههای ویل را میخواند و از آنها نیرو میگرفت هم برایم بسیار احساسی و الهامبخش بود. ولی از طرف دیگر، همچنان دلتنگ حضور ویل بودم و شاید همین باعث شد نتوانم به اندازه دو کتاب قبلی با آن ارتباط بگیرم. در کل «هنوز هم من» داستانی درباره رشد، ایستادگی و دوباره پیدا کردن خود در دل یک زندگی جدید است
سه تاش رو پشت هم بخونید و لذت ببرید من پیش از تو، پس از تو من، هنوز هم من
داستانی نداشت که من رو جذب کنه همش منتظر بودم تموم بشه ولی من پیش از تو عالی بود
وای کتاب من پیش از تو واقعا نمونه است. من که از اول تا آخرش پا به پای لوئیزا گریه میکردم
بخش سوم سه گانه لوییزا کلارک. کتاب اول ایده خیلی قشنگی داشت، کتاب دوم بیشتر حادثه ای بود ولی این کتاب به نظر من جذابتر از همه بود. البته بخش آخر کتاب سرعت خیلی زیادی داشت و احتمالا میشد با ریتم کندتری هم نوشته شود.
باز هم لوییزا کلارک ... به نظر من این کتاب نسبت به دو کتاب قبلی پایینتر بود. من جلد اول و دوم رو دوس داشتم ولی این کتاب به نظرم میتونست به ماجراهای کتاب دوم اضافه و پرونده لوییزا کلارک بسته بشه. من از نشر مصدق خوندم که فک کنم خیلی سانسور شده بود حتی یه جاهایی نامفهوم بود. ولی کلیت ترجمشون خوب بود.
کدوم ترجمه بهتره؟
مریم مفتاحی