کتاب دیو کوکی و دلبر

Beauty and the Clockwork Beast
کد کتاب : 45626
مترجم :
شابک : 978-6002966391
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 446
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

«نانسی کمبل الن» از نویسندگان پرفروش در ادبیات آمریکا

معرفی کتاب دیو کوکی و دلبر اثر نانسی کمپل الن

کتاب «دیو کوکی و دلبر» رمانی نوشته «نانسی کمبل الن» است که اولین بار در سال 2016 منتشر شد. «لاکی پیکت» که پژوهش هایش در مورد راه های مقابله با خون آشامان، توجه انجمنی مهم در لندن را به خود جلب کرده، به عمارت «بلکول» می رود تا دارویی را برای دخترعموش «کیت» بیابد—کسی که از زمان نقل مکان به این عمارت به همراه همسر جدیدش (برادر صاحب عمارت یعنی «لرد مایلز») به بیماری سختی دچار شده است. وقتی روح «مری»، خواهر درگذشته «لرد مایلز» اسرارآمیز، تلاش می کند با «لوسی» ارتباط برقرار کند، «لرد مایلز» او را تحت نظر می گیرد. «لوسی» از زخم بزرگ روی صورت مرد می ترسد، و همینطور از شایعاتی در مورد این که «لرد مایلز»، هم «ماری» و هم همسر جوان خود را به قتل رسانده است. با این حال، «لوسی» در طول زمان با جنبه هایی متفاوت و غافلگیرکننده از شخصیت او آشنا می شود.

کتاب دیو کوکی و دلبر

نانسی کمپل الن
نانسی کمپل الن نویسنده رمان های متعدد است كه ژانرهایی از عاشقانه معاصر تا داستان های تاریخی را در بر می گیرد. در سال 2005 ، کارهای او برنده جایزه ایالت یوتا شد.
نکوداشت های کتاب دیو کوکی و دلبر
Delightful at every turn.
لذت بخش در هر پیچ و خم.
Publishers Weekly Publishers Weekly

Readers new to steampunk as well as fans of the inventive genre will enjoy it.
مخاطبین تازه وارد در دنیای داستان های «استیم پانک» و همینطور طرفداران این ژانر مبتکرانه، از این کتاب لذت خواهند برد.
Booklist Booklist

A spooky and thrilling ride that is rolled into a heartfelt romance.
سفری وحشت انگیز و مهیج که با عاشقانه ای پراحساس پیوند خورده است.
Romantic Times

قسمت هایی از کتاب دیو کوکی و دلبر (لذت متن)
مرگ خواهرش، فردای روز مرگ همسرش، اوضاع را بدتر کرد و شایعات دهان به دهان گشتند. طبق شایعات، پلیس لندن تنها برای حفظ ظاهر از مرد بازجویی کرد و بعد دست از سرش برداشت. بالون اوج می گرفت و «لوسی پیکت» به این شایعات فکر می کرد.

کنار نرده ایستاده بود و به آسمان تیره لندن می نگریست و در این فکر بود که آیا رفتن به کنام دیو، کار درستی است؟ دخترعمویش «کیت» تأکید داشت که عمارت «بلکول» جن زده است و آبستن هر اتفاقی، اما «کیت» همیشه عاشق ماجراهای عجیب بود و با آن ذهن رویاپردازی که داشت، بدون کمترین معطلی با خانواده «بلکول» وصلت کرده بود.

شب، درخششی وهم آلود داشت که نه دوست داشتنی بود و نه به مه و چراغ های گازی ربطی داشت. به لطف دستگاه جریان «تسلا» که برق را برای کسانی که از پس هزینه اش برمی آمدند، تأمین می کرد، هوا با جریانی یکنواخت زیر پای «لوسی» در حرکت بود.