خاص بودگی نظام جهانی سرمایه داری از رهگذر مقایسه ای سلبی با صورت اجتماعی مقدم بر آن، یعنی امپراتوری های جهانی تبیین می شود. امپراتوری های جهانی، نظام های یکپارچه ی فرمانروایی سیاسی بودند که بر مبنایی منطقه ای، و گاهی بینامنطقه ای، اجتماعات تفکیک یافته را کنترل و استثمار می کردند.
سقوط امپراتوری های جهانی، پیش شرطی بود برای پیدایش سرمایه داری، چرا که فعالیت های تجاری سودجویانه را از قیود بیش از حد گسترش یافته ی دولت های امپراتوری رها ساخت.
دگرگونی های اجتماعی از سده شازدهم به بعد، بر مبنای معیارهای اروپامحور توسعه گرایی خطی درک می شد که در آن، صورت های اجتماعی اروپایی به «شرق» سرایت می کرد.