کتاب ملاقات در سامرا

Appointment in Samarra
کد کتاب : 547
مترجم :
شابک : 978-600-6955-73-5
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 262
سال انتشار شمسی : 1393
سال انتشار میلادی : 1934
نوع جلد : شومیز
زودترین زمان ارسال : ---

جزو لیست مدرن لایبرری (به انتخاب منتقدین)

معرفی کتاب ملاقات در سامرا اثر جان اوهارا

ملاقات در سامرا، یکی از برترین رمان های مربوط به زندگی در شهرهای کوچک آمریکا است و بزرگترین موفقیت ادبی جان اوهارا به حساب می آید. در دسامبر سال 1930 و درست قبل از کریسمس، بیشتر مردم شهری به نام گیبسویل در پنسیلوانیا مشغول رقص و خوشگذرانی هستند. در مرکز طبقه ی اشرافی اجتماع، جولیان و کارولین انگلیش قرار دارند. اما جولیان در یک لحظه، ناگهان از اجتماع دل می کند و وارد قهقرای انزوا و خودتخریب گری می شود. این رمان برجسته از جان اوهارا، نگاهی بی تعارف و بی پروا به جنبه های تاریک رویای آمریکایی، و گواهی جاودان بر هوش اجتماعی یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکا است.

کتاب ملاقات در سامرا

جان اوهارا
جان هنری اوهارا، زاده ی 31 ژانویه ی 1905 و درگذشته ی 11 آپریل 1970، نویسنده ی آمریکایی بود.اوهارا در خانواده ای ثروتمند و ایرلندی/آمریکایی در پنسیلوانیا به دنیا آمد. او پدرش را در حدود سال 1924 از دست داد و نتوانست از عهده ی مخارج دانشگاه ییل، دانشگاه رویاهایش، برآید. تغییر شرایط زندگی پس از مرگ پدر و از دست دادن جایگاه اشرافی سابق، تأثیر بسزایی در نوع جهان بینی این نویسنده داشت.اوهارا در ابتدا به عنوان خبرنگار چندین روزنامه مشغول کار بود و پس از نقل مکان به نیویورک، شروع به نوشتن داستان کوتا...
نکوداشت های کتاب ملاقات در سامرا
Nobody who’s read it ever forgets Appointment in Samarra.
هیچ کس پس از خواندن این اثر، آن را فراموش نخواهد کرد.
San Francisco Chronicle San Francisco Chronicle

“Suspenseful , it deserves to be read more.”
پرتعلیق، این اثر شایستگی بیشتر خوانده شدن را دارد.
Details

Fun , and incredibly smart.
سرگرم کننده و به شکل حیرت انگیزی هوشمندانه.
Chicago Tribune Chicago Tribune

قسمت هایی از کتاب ملاقات در سامرا (لذت متن)
زمانی که کارولین واکر، عاشق جولیان انگلیش شد، اندکی از او خسته بود. آن موقع، تابستان سال 1926 و یکی از کم اهمیت ترین سال ها در تاریخ ایالات متحده بود، سالی که در آن، کارولین واکر مطمئن بود زندگی اش به اوج بی فایدگی رسیده است.

ویلیام دیلورث انگلیش به زندگی خودش فکر می کرد؛ زندگی صادقانه، مقتصدانه و ایثارگرانه ای که پس از خودکشی پدرش همانند یک دین برای خود برگزیده بود. و این پاداش او بود: پسری که درست مثل پدربزرگش، یک دزد از آب درآمده بود.

می توانی تابستان ها در بیرون قدم بزنی، اما علیرغم این که می شود زمستان ها در بیرون قدم زد، زمستان این گونه نیست. مجبوری که خیلی زود به اتاقت بازگردی چرا که زندگی در بیرون اتاق ها در زمستان جریان ندارد.