کتاب سه قطره خون

Three drops of blood
کد کتاب : 5969
شابک : 9789644530586
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 176
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1932
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

سه قطره خون
Three drops of blood
کد کتاب : 5971
شابک : 9789645858259
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 184
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1932
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

سه قطره خون
Three Drops of Blood
کد کتاب : 1337
شابک : 978-964-362-034-9
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 140
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1932
نوع جلد : جلد نرم
سری چاپ : 11
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

سه قطره خون
Three drops of blood
کد کتاب : 38985
شابک : 978-9643512156
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 160
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

سه قطره خون
Three drops of blood
کد کتاب : 52771
شابک : 978-6004516464
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

سه قطره خون
Three drops of blood
کد کتاب : 116420
شابک : 978-9648477051
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

سه قطره خون
Three Drops of Blood
کد کتاب : 129148
شابک : 978-6003245327
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 124
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1932
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

سه قطره خون
Three drops of blood
کد کتاب : 64650
شابک : 978-9645732125
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 160
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1932
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

سه قطره خون
Three drops of blood
(متن کامل)
کد کتاب : 64302
شابک : 978-6226912136
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب سه قطره خون اثر صادق هدایت

کتاب سه قطره خون، اثری نوشته ی صادق هدایت است که اولین بار در سال 1932 انتشار یافت. این داستان کوتاه فوق العاده جذاب و عجیب، توانایی و استعداد هدایت در نوشتن نثری احساس برانگیز، مشوش کننده و تأثیرگذار را به بهترین شکل به نمایش می گذارد و همانند کتاب بوف کور، جایگاه او را در میان نویسندگان بزرگ و صاحب سبک سده ی گذشته به تثبیت می رساند. نثر هدایت، دنیایی را به تصویر می کشد که لبریز از اسرار، سرگشتگی، پوچی و جنون است. داستان سه قطره خون، با شخصیتی همراه می شود که به شکلی تدریجی اما پیوسته، در حال از دست دادن سلامت عقل و پایداری هویت خود است و مدام با سه قطره ی خون در برابر چشمانش و یا در درون ذهنش مواجه می شود. صادق هدایت در این اثر، با ارائه ی داستانی عجیب و ناآشنا، موفق می شود حقایقی جهان شمول را مورد واکاوی قرار دهد و از دریچه ای نو به سرشت بشر نگاهی بیندازد.

کتاب سه قطره خون


ویژگی های کتاب سه قطره خون

جزو فهرست برترین آثار داستانی ایران

دو زبانه

صادق هدایت
صادق هدایت، زاده ی 28 بهمن 1281 و درگذشته ی 19 فروردین 1330 شمسی، داستان نویس، مترجم و روشنفکر ایرانی بود.هدایت در تهران متولد شد. صادق کوچکترین پسر خانواده بود و دو برادر و دو خواهر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خود داشت.او دوره ی متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد ولی در سال 1295 به خاطر بیماری چشم درد، مدرسه را ترک کرد و یک سال بعد، در مدرسه ی فرانسوی سن لویی به تحصیل پرداخت. اولین آشنایی هدایت با ادبیات جهان در این مدرسه رقم خورد. او به کشیش مدرسه درس فارسی می داد و کشیش هم او را با ا...
نکوداشت های کتاب سه قطره خون
Hedayat is the father of modern Persian short stories.
هدایت، پدر داستان های کوتاه ایرانی مدرن است.
The Guardian

Hedayat brought his country's language and literature into the mainstream of contemporary writing.
هدایت، زبان و ادبیات کشورش را وارد جریان اصلی آثار معاصر کرد.
Amazon Amazon

By the outstanding Persian writer of the century.
اثری از برترین نویسنده ی ایرانی قرن.
Book Depository

قسمت هایی از کتاب سه قطره خون (لذت متن)
هنوز یک ساعت دیگر مانده تا شام مان را بخوریم، از همان خوراک های چاپی: آش ماست، شیربرنج، چلو، نان و پنیر، آن هم به قدر بخور و نمیر. حسن همه ی آرزویش این است یک دیگ اشکنه را با چهار تا نان سنگک بخورد، وقت مرخصی اون که برسد عوض قلم و کاغذ باید برایش دیگه اشکنه بیاورند. او هم یکی از آدم های خوشبخت اینجاست، با آن قد کوتاه، خنده ی احمقانه، گردن کلفت، سر طاس، و دست های کمخته بسته برای ناوه کشی آفریده شده.

دیروز بود که اطاقم را جدا کردند، آیا همان طوری که ناظم وعده داد، من حالا به کلی معالجه شده ام و هفته ی دیگر آزاد خواهم شد؟ آیا ناخوش بوده ام؟ یکسال است، در تمام این مدت هرچه التماس می کردم کاغذ و قلم می خواستم، به من نمی دادند. همیشه پیش خود گمان می کردم که هر ساعتی که قلم و کاغذ به دستم بیفتد، چقدر چیزها که خواهم نوشت... ولی دیروز بدون این که خواسته باشم، کاغذ و قلم را برایم آوردند. چیزی که آن قدر آرزو می کردم، چیزی که آن قدر انتظارش را داشتم...! اما چه فایده؟ از دیروز تا حالا هر چه فکر می کنم چیزی ندارم که بنویسم. مثل این است که کسی دست مرا می گیرد یا بازویم بی حس می شود. حالا که دقت می کنم مابین خط های درهم و برهمی که رو کاغذ کشیدم، تنها چیزی که خوانده می شود این است: «سه قطره خون».

مردمان اینجا همه همین طور نیستند. خیلی از آن ها اگر معالجه بشوند و مرخص بشوند، بدبخت خواهند شد. مثلا این صغرا سلطان پیرزن است اما صورتش را گچ دیوار می مالد و گل شمعدانی هم سرخابش است. خودش را دختر چهارده ساله می داند، اگر معالجه بشود و در آینه نگاه بکند، سکته خواهد کرد.