ادبیات نوگرا یا ادبیات مدرن، در اواخر سده ۱۹ میلادی و اوایل سده بیستم در اروپا و آمریکای شمالی ریشه دارد و خصیصه اصلی اش، شکستن آگاهانه روش های سنتی نوشتن، هم در شعر و هم در داستان است. این جنبش ادبی، به شکل آگاهانه حالت های سنتی را از بین برد و فرم جدیدی را برای بیان احساسات انتخاب کرد. وحشت از جنگ جهانی اول، پیش فرض های غالب در مورد جامعه را در ذهن نوگرایان زنده کرد و نوگرایان، از میان همه با کسانی همچون زیگموند فروید و کارل مارکس که عقلانیت ذهن بشر را به چالش می کشیدند، هم داستان شده و از آنان، متأثر شدند.
کتاب «گور به گور» از همان زمان تا کنون، به عنوان یک اثر کلاسیک آمریکایی در نظر گرفته شده، و مخاطبین زیادی را مسحور کرده و به چالش کشیده است.
داستان «خانم دلوی» بر جای جای داستان «ساعت ها» سایه افکنده—اما به شکلی باورپذیر، مبتکرانه و جذاب، چون یکی از تِم های اصلی رمان «ساعت ها»، سایه افکندنِ خاطرات و کتاب ها بر زندگیِ کنونی است.
تأثیرگذاری داستان «خشم و هیاهو» به اندازه ای بود که این رمان پس از مدتی نام خود را به عنوان یکی از برترین آثار «برجسته در «ادبیات آمریکا» مطرح کرد.
مطالعه ی آثار اولیه ی «اورول»، برای درک دو اثر برجسته ی او «مزرعه حیوانات» و «1984» ضروری است.
نگارش به سبک «جریان سیال ذهن» این امکان را برای مخاطبین فراهم می آورد که افکار درونی شخصیت ها را «بشنوند»