کارهایی وجود دارند که جرمی مارش مطمئن بود هیچ وقت انجام نخواهد داد: او اطمینان داشت که هیچ وقت نیویورک را ترک نخواهد کرد؛ پس از تحمل سختی های فراوان ازدواجی شکست خورده، دوباره عاشق نخواهد شد و مهمتر از هر چیز، هیچ وقت بچه ای به دنیا نخواهد آورد. اما حالا جرمی در شهری کوچک در کارولینای شمالی زندگی می کند، با عشق زندگی اش، لکسی دارنل، ازدواج کرده و منتظر تولد دخترش است. اما حالا که که زندگی جرمی به آرامشی نسبی رسیده و سرو سامانی یافته است، پیامی اسرارآمیز، باعث باز شدن دوباره ی زخم هایی قدیمی شده و جرمی و همسرش را وارد گستره ای از اتفاقاتی می کند که برای همیشه زندگی آن ها را تغییر خواهد داد.
گرچه کتاب در اولین نگاه، به گونه ای دنباله ی رمان «باورم کن» است، اما این رمان با داستان فوق العاده جذاب خود، به تنهایی به عنوان یکی از عمیق ترین و تکان دهنده ترین داستان های عاشقانه ی نیکلاس اسپارکس، نام خود را مطرح ساخته است.
کتاب در اولین نگاه
نیکولاس چارلز اسپارکس، زاده ی 31 دسامبر 1965، نویسنده، فیلمنامه نویس و تهیه کننده ی آمریکایی است.اسپارکس در اوماها در ایالت نبراسکا به دنیا آمد. او در سال 1984 دوران دبیرستان را به پایان رساند و برای تحصیل در رشته ی مدیریت کسب و کار در دانشگاه نوتردام ثبت نام کرد و در سال 1988 با موفقیت فارغ التحصیل شد. اسپارکس همچنین در آن سال، با همسر آینده اش، کتی کوت، آشنا شد. آن ها در 22 جولای 1989 ازدواج کردند و به کارولینای شمالی نقل مکان کردند. این زوج، صاحب 5 فرزند شدند و در سال 2015 به صورت توافقی و...
احساسی که می تواند قلبت را بشکند، گاهی اوقات همانی است که می تواند قلبت را التیام بخشد.
درست وقتی فکر می کنی دیگر نمی تواند از این بدتر شود، می شود. و درست وقتی فکر می کنی دیگر نمی تواند از این بهتر شود، باز هم می شود. اما تا زمانی که به خاطر داشته باشی که دوستت دارد و تو هم دوستش داری، هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد.
همه ی زوج ها فراز و نشیب دارند و با هم بحث می کنند؛ موضوع همین است، شما هم یک زوج هستید و زوج ها بدون اعتماد نمی توانند در کنار هم ادامه دهند.