کتاب کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند

By its Cover
کد کتاب : 950
مترجم :
شابک : 978-600-95942-8-3
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 304
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

معرفی کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند اثر دونا لئون

کتاب کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند، رمانی معمایی نوشته ی دونا لئون است که در سال 2014 منتشر شد. در یک بعد از ظهر از طرف کتابخانه ای مهم و معتبر در ونیز با کمیسر برونتی تماسی گرفته می شود و او درمی یابد که صفحه هایی از چندین کتاب نایاب و ارزشمند ربوده شده است. پس از انجام تحقیقاتی مختصر، جواب پرونده آشکار به نظر می رسد: مجرم حتماً همان کسی است که درخواست گرفتن این کتاب ها را داشته، یعنی پروفسوری آمریکایی از دانشگاه کانزاس. اما تنها مشکل این جاست که این مرد، کتابخانه را ترک کرده و پس از بررسی مدارکش مشخص شده که چنین پروفسوری اصلاً وجود ندارد. با پیشروی تحقیقات، تعداد مظنونین افزایش پیدا می کند و پس از کشته شدن مردی به ظاهر بی آزار که سه سال به کتابخانه می آمده و کتاب های مذهبی می خوانده، کمیسر برونی مجبور می شود عقاید خود درباره ی گناهکاری و بی گناهی را زیر سؤال ببرد.

کتاب کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند

دونا لئون
دونا لئون، زاده ی 28 سپتامبر 1942، نویسنده ی آمریکایی است.لئون بیش از سی سال در ونیز زندگی کرد. او، مدرس ادبیات انگلیسی در دانشگاه ماریلند در ایتالیا بود و پس از آن، چند سالی را برای تدریس در پایگاه نظامی آمریکا در شهر ویچنزا گذراند. لئون سپس تدریس را کنار گذاشت و وقت خود را به نویسندگی و فعالیت های فرهنگی در عرصه ی موسیقی اختصاص داد. دونا لئون اکنون در روستایی کوچک در سوییس زندگی می کند.
نکوداشت های کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند
It will both delight and strike fear into bibliophiles’ hearts.
این اثر، باعث لذت و ترس کتاب دوستان خواهد شد.
Boston Globe Boston Globe

This is one of Leon’s most-loved adventures.
این کتاب، یکی از محبوب ترین داستان های ماجرایی لئون است.
Booklist Booklist

For readers who love books.
برای مخاطبینی که عاشق کتاب ها هستند.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

قسمت هایی از کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند (لذت متن)
گیلو، علیرغم وکیل بودن، هیچوقت دروغ نگفت؛ حداقل به دوستانش.

وقتی وارد دفتر کوچکی شد که معمولا سینیورینا ایلترا در آن می نشست، صندلی او خالی بود و صفحه کامپیوتر روشنایی اش را در آن اتاق متروکه می پراکند. هفته های اخیر اغلب اوقات پشت میزش نبود. معاون پاتا که مستقیما مافوق او بود، یا متوجه نشده بود و یا به احتمال قوی تر، جرأت نمی کرد چیزی بپرسد. برونتی فکر می کرد چون سینیورینا ایلترا منشی خودش نیست، او در جایگاهی نیست که سوال کند و حرفی نمی زد. این بار غیاب او به این معنا بود که برونتی باید بدون آمادگی قبلی، با حس وحال معاون رئیس روبه رو می شد. به خودش جرأتی داد و در زد.