بوریس پاسترناک

بوریس پاسترناک

بوریس پاسترناک، زاده ی 10 فوریه ی 1890 و درگذشته ی 30 می 1960، از شاعران و نویسندگان روس بود که موفق به دریافت جوایز ادبی مختلفی شد. شهرت وی در بیرون از روسیه بیشتر به خاطر رمان دکتر ژیواگو است ولی شهرت او در خود روسیه بیشتر به عنوان یک شاعر است.در فوریه ی ۱۸۹۰ در خانواده ی «لئونید لسیپویچ پاسترناک»، آکادمیسین نقاشی، استاد دانشکده ی نقاشی، معماری و مجسمه سازی، و «رزا ایزیدرونا کاوفمان»، پیانیست مشهور، پسری متولد شد که نامش را باریس (بوریس) گذاشتند. بوریس در سال ۱۹۰۶ تحصیلات متوسطه را به پایان رسانید و در سال ۱۹۰۹ برای تحصیل فلسفه وارد دانشکده ی فلسفه و تاریخ دانشگاه مسکو شد. در سال ۱۹۱۲ برای تکمیل دانش فلسفی راهی ماربورگ آلمان شد. یک سال بعد، پاسترناک به فلسفه بی علاقه شده و فعالیت ادبی خود را آغاز می کند. آشنایی او با نمایندگان برجسته ی نمادگرایی و فوتوریسم، از جمله ولادیمیر مایاکوفسکی زمینه ساز چاپ پنج شعر در سال نامه «لیریکا» می شود. از سال ۱۹۱۴ که اولین کتاب شعر پاسترناک به نام «توأمان در ابرها» چاپ شد تا ۱۹۳۱ که وی از مسکو به قفقاز مهاجرت کرد، بیش از ده مجموعه شعر توسط وی منشر شد که این قضیه باعث گردید تا در اولین کنگره ی نویسندگان در سال۱۹۳۴، پاسترناک، بزرگ ترین شاعر معاصر روس معرفی گردد. البته به دلیل خودداری او از محدود شدن به موضوع های کارگری، این تمجیدها خیلی زود جای خود را به انتقادهایی تند می دهد. در همین سال پاسترناک با زیناییدا «نیکلایونا نیگاوز» ازدواج می کند.در سال ۱۹۴۱، با آغاز جنگ جهانی دوم پاسترناک به شهر چیستاپل نقل مکان می کند. در این زمان به نوشتن اشعار میهن پرستانه مثل «قصه ترسناک» و «پاسگاه مرزی» می پردازد و به عنوان خبرنگار نظامی داوطلبانه به جبهه اعزام می شود. در سال ۱۹۴۶ پاسترناک کار بر روی شاهکار خود یعنی رمان دکتر ژیواگو را آغاز می کند. این کتاب در سال ۱۹۵۷ در ایتالیا چاپ می شود و باعث می شود که جایزه ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۸ نصیب پاسترناک شود، هرچند به دلیل واکنش تند حکومت، وی از بیم طرد شدن از میهن، از دریافت جایزه ی نوبل خودداری می کند.در تاریخ ۳۰ مه ۱۹۶۰ بوریس لئانیدویچ پاسترناک در اثر سرطان ریه در پردلکینا چشم از جهان فروبست.بوریس پاسترناک، زاده ی 10 فوریه ی 1890 و درگذشته ی 30 می 1960، از شاعران و نویسندگان روس بود که موفق به دریافت جوایز ادبی مختلفی شد. شهرت وی در بیرون از روسیه بیشتر به خاطر رمان دکتر ژیواگو است ولی شهرت او در خود روسیه بیشتر به عنوان یک شاعر است.در فوریه ی ۱۸۹۰ در خانواده ی «لئونید لسیپویچ پاسترناک»، آکادمیسین نقاشی، استاد دانشکده ی نقاشی، معماری و مجسمه سازی، و «رزا ایزیدرونا کاوفمان»، پیانیست مشهور، پسری متولد شد که نامش را باریس (بوریس) گذاشتند. بوریس در سال ۱۹۰۶ تحصیلات متوسطه را به پایان رسانید و در سال ۱۹۰۹ برای تحصیل فلسفه وارد دانشکده ی فلسفه و تاریخ دانشگاه مسکو شد. در سال ۱۹۱۲ برای تکمیل دانش فلسفی راهی ماربورگ آلمان شد. یک سال بعد، پاسترناک به فلسفه بی علاقه شده و فعالیت ادبی خود را آغاز می کند. آشنایی او با نمایندگان برجسته ی نمادگرایی و فوتوریسم، از جمله ولادیمیر مایاکوفسکی زمینه ساز چاپ پنج شعر در سال نامه «لیریکا» می شود. از سال ۱۹۱۴ که اولین کتاب شعر پاسترناک به نام «توأمان در ابرها» چاپ شد تا ۱۹۳۱ که وی از مسکو به قفقاز مهاجرت کرد، بیش از ده مجموعه شعر توسط وی منشر شد که این قضیه باعث گردید تا در اولین کنگره ی نویسندگان در سال۱۹۳۴، پاسترناک، بزرگ ترین شاعر معاصر روس معرفی گردد. البته به دلیل خودداری او از محدود شدن به موضوع های کارگری، این تمجیدها خیلی زود جای خود را به انتقادهایی تند می دهد. در همین سال پاسترناک با زیناییدا «نیکلایونا نیگاوز» ازدواج می کند.در سال ۱۹۴۱، با آغاز جنگ جهانی دوم پاسترناک به شهر چیستاپل نقل مکان می کند. در این زمان به نوشتن اشعار میهن پرستانه مثل «قصه ترسناک» و «پاسگاه مرزی» می پردازد و به عنوان خبرنگار نظامی داوطلبانه به جبهه اعزام می شود. در سال ۱۹۴۶ پاسترناک کار بر روی شاهکار خود یعنی رمان دکتر ژیواگو را آغاز می کند. این کتاب در سال ۱۹۵۷ در ایتالیا چاپ می شود
جایزه نوبل ادبیات
برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1958

:: برای دستاورد مهمش هم در شعر معاصر و هم در عرصه ی سنت های بزرگ شعر حماسی روسیه. ::

کتاب های بوریس پاسترناک

کودکی لیوورس


دکتر ژیواگو


Doctor Zhivago


زندگی خواهر من است


بیشتر بخوانید

آشنایی با «بوریس پاسترناک»، خالق کتاب «دکتر ژیواگو»

کتاب «دکتر ژیواگو»، اثری کاملا متعلق به قرن بیستم جلوه می کند که موضوع اصلی‌اش، هنرمند و خود هنر، و چگونگی شکل‌گیری آن ها به‌واسطه‌ی رویدادهای زمانه است.

برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته

آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.

چرا رمان های عاشقانه‌ی کلاسیک می خوانیم

همه ی ما شنیده ایم که "کتاب ها ما را به دنیای خود می برند." حالا این را هم اضافه کنیم که تجربه نشان داده کتاب ها گاهی ممکن است باعث شوند عاشق شویم

شب های روشن ادبیات روسیه

در طول تاریخ هزار ساله ی روسیه، ادبیات این سرزمین جایگاه منحصر به فردی در فرهنگ، سیاست و تکامل زبان شناختی مردم روس داشته است

«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد

بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.

آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی

می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.