تأثیرگذاری های شرایط و جغرافیای بریتانیا، در محیط هایی که «جی. آر. آر. تالکین» برای «سرزمین میانه» خلق کرده است، نمودی آشکار دارد. به عنوان نمونه، به گفتهی خود «تالکین»، او مناظرِ «شایر» را بر اساس روستاهای منطقهی «وارویکشایر» در عصر ویکتوریا به وجود آورده است.
به علاوه، بیزاری «تالکین» از صنعتیسازی، که جایگزینِ مناظر موردعلاقهی او در دوران کودکی شد، را می توان از توصیفاتش از شیوهی بهکارگیری صنعت در «سرزمین میانه» به خوبی مشاهده کرد: «موردور» و «آیزِنگارد»، بازتابی از نوع نگاه «تالکین» به کارخانه ها و شرایط حاکم بر آن ها به نظر می رسد. اگرچه «تالکین» بارها این ایده را رد کرد که آثارش، داستان هایی تمثیلی هستند، مجموعهی «ارباب حلقه ها» به احتمال زیاد با تأثیر پذیرفتن از شیوهی تربیتیِ مسیحی در دوران کودکی و نوجوانی «تالکین» و همچنین تجارب او در طول جنگ جهانی اول به وجود آمد.
کتاب «یاران حلقه» و عنوان های بعدی در مجموعه «ارباب حلقه ها» به شکل آشکار از اسطورهشناسی های نوردیک، آلمانی، فنلاندی، و یونانی الهام می گیرد؛ حوزه هایی که «تالکین» مورد مطالعه قرار داد و بعد به عنوان استاد دانشگاه تدریس کرد. او همچنین از نویسندگان بریتانیایی محبوب از جمله «ویلیام شکسپیر»، «ویلیام موریس»، «چارلز دیکنز»، و «جورج مکدونالد» تأثیر پذیرفت. «تالکین» همچنین گروهی ادبی را دانشگاه «آکسفورد» به وجود آورد که دوستش، «سی. اس. لوییس» (خالق مجموعه «ماجراهای نارنیا») نیز در آن حضور داشت.
«تالکین» چندین اثر را خلق کرد که در دنیای «سرزمین میانه» روایت می شود: «هابیت» و «ارباب حلقه ها» در زمان حیات او انتشار یافتند، و پسرش، «کریستوفر»، چندین اثر از «تالکین» را پس از درگذشت او به چاپ رساند، از جمله «سیلماریلیون» و «فرزندان هورین». «تالکین» اکنون یکی از بنیانگذاران گونهای از داستان ها در ژانر «فانتزی» (به نام high fantasy) به شمار می آید و آثارش بر تعداد بسیار زیادی از نویسندگان مدرن، از جمله «تری بروکس»، «ارسلا لو گویین»، «استیون کینگ»، «جورج آر. آر. مارتین»، «جی. کی. رولینگ»، و «کریستوفر پائولینی» تأثیرگذار بوده است.
علاقهی عمیق «تالکین» به زبان های گوناگون، فقط به تسلط او بر گویش های مختلف در زبان های آلمانی، اسلاو، رومانیایی، و کِلتیک محدود نمی شد. «تالکین» که متخصص حوزهی «لغتشناسی» بود، چندین زبان را برای جهان «سرزمین میانه» خلق کرد که هر کدام، الفبا، دستور زبان، و واژگان مختص به خود را دارند.
وقتی آقای «بیلبو بَگینز»، اهل «بَگ اِند»، اعلام کرد که به زودی یکصد و یازدهمین سالگرد تولدش را با یک مهمانی باشکوه از نوعی خاص جشن خواهد گرفت، این موضوع حرف و حدیث ها و هیجان زیادی را در «هابیتون» برانگیخت. «بیلبو» فردی ثروتمند بود، با ویژگی هایی منحصربهفرد، و از زمان ناپدید شدنِ استثنایی و بازگشتِ دور از انتظارش، در آن شصت سال مایهی تعجب اهالی «شایر» شده بود. ثروتی که او از سفر به همراه آورده بود، اکنون به افسانه های اهالی محل تبدیل شده بود.—از کتاب «یاران حلقه» اثر «جی. آر. آر. تالکین»
شرارت
مواجههی میان نیروهای خیر و شر، یا روشنایی و تاریکی، یکی از تِم های بنیادین در حماسه ها، اسطوره ها، و داستان های فانتزی است—ژانرهایی که کتاب «یاران حلقه»، نخستین جلد از مجموعهی «ارباب حلقه ها»، در آن جای می گیرد. به همین خاطر جای تعجب نیست که اعضای شرافتمندِ «یاران» («فرودو»، «گندالف»، «آراگورن»، «لگولاس»، «گیملی»، «بورومیر»، «سَم»، «مری»، و «پیپین») در مأموریت خود برای محافظت از مردمان آزادِ «سرزمین میانه» بهواسطهی نابود کردن «حلقه یگانه»، در مقابل شرارت های بیوقفهی ارباب تاریکی، «سائورون»، قرار می گیرند.
این ستیز کلاسیک میان نیروهای خیر و شر، نیروی محرکهی جهان «سرزمین میانه» به حساب می آید. «تالکین» از طریق تجارب «یاران» در طول مأموریت خطرناکشان، ایدهای مهم را در داستان خود مورد توجه قرار می دهد: شرارت و پلیدی زمانی اتفاق می افتد که افراد در مقابلِ وسوسهی کسب قدرت برای منفعت شخصی، تسلیم می شوند.
«تالکین» درنهایت داستانی هشداردهنده را به وجود می آورد که خطرات استفاده از قدرت برای اهداف خودخواهانه را به مخاطبین گوشزد می کند. او از طریق وادار کردن مخاطبین به مواجهه با شرارت های گوناگون در دنیای «سرزمین میانه»، بر این نکته تأکید می کند که پنهان شدن یا اجتناب کردن از تلاش و نبرد، فقط پیروزیِ شرارت را به همراه خواهد آورد.
دلاوری
رمان «یاران حلقه» از همان ابتدا مخاطبین را با دنیایی آشنا می کند که جوامع گوناگون در آن، نام و یادِ قهرمانان افسانهای خود و ماجراجویی های آنان را در قالب اسطوره و سرود زنده نگه می دارند. در فصل های ابتدایی داستان، راوی و پروتاگونیست ها به قهرمانانی اشاره می کنند که مهارتی کمنظیر در نبرد و جادو داشتند، از جمله یکی از نیاکان «فرودو» به نام «بَندوبراس توک» که به خاطر شکست دادن رهبر «اُرک ها» در «نبرد گرینفیلد» به شهرت رسید.
پروتاگونیست های داستان، این قهرمانانِ گذشته های دور را به خاطر افتخاری که در میدان نبرد به دست آوردهاند، به یاد می سپارند. با این وجود «تالکین» با پیشروی روایت، تعریفی پیچیدهتر را از مفهوم «قهرمان» ارائه می کند. نُه نفر، گروهی به نام «یاران حلقه» (یا «همراهان حلقه») را به وجود می آورند تا از طریق نابود کردن حلقهای که سلطهی کامل بر «سرزمین میانه» را در اختیار «سائورون» قرار می دهد، او را شکست دهند.
در طول سفر آن ها به دژِ «سائورون» در «موردور»، مشخص می شود که قدرتمندترین و شجاعترین جنگجویان در میان «یاران حلقه»، الزاماً قهرمانان داستان نیستند. «تالکین» گروهی پویا و متنوع از کاراکترها را به کار می گیرد تا بر این نکته تأکید کند که قهرمان بودن به مهارت ها یا استعدادهایی خاص وابسته نیست، بلکه از پایداری و فداکاری سرچشمه می گیرد.
«تالکین» مفهوم «ازخودگذشتگی»، به خصوص در قالب فروتنی و کمک به دیگران، را مهمترین جنبه از دلاوری و قهرمانی برمی شمرد. چهار «هابیت» در طول داستان، از نظر قدرت جسمانی، توانایی در نبرد، و مهارت جادویی، ضعیفتر از دوستان و دشمنان خود هستند، و «تالکین» با قرار دادن آن ها در این موقعیت های سخت، بر تمایز میان توان جسمانی و توان روحی تأکید می کند.
«تالکین» با کاوش در معنا و نقش «قهرمان»، سرنوشت جهان را در دستان کاراکترهایی قرار می دهد که در نگاه اول، جنبه های قهرمانانهی زیادی در آن ها به چشم نمی خورد.
از آنجا که آقای «بگینز» در مورد پول دستودلباز بود، اغلبِ مردم با کمال میل از عجیب و غریب بودن و ثروت کلاناش چشمپوشی می کردند. طی دوره های منظم با خویشاوندان دیدار تازه می کرد و در میان «هابیت های» بیچیز و خانواده های غیرسرشناس، هواخواهانی پر و پا قرص داشت. اما هیچ دوست صمیمی نداشت، تا آنکه بعضی از عموزاده ها و خالهزاده های جوان به تدریج بزرگتر شدند. بزرگترین آنان و عزیزدردانهی «بیلبو»، «فرودو بگینزِ» جوان بود. وقتی نود و نه ساله بود، «فرودو» را به عنوان وارث خود برگزید و او را برای زندگی به «بَگ اِند» آورد.—از کتاب «یاران حلقه» اثر «جی. آر. آر. تالکین»
اسطوره
گروه «یاران حلقه» از افرادی متعلق به فرهنگ های گوناگون به وجود آمده است، از جمله «هابیت ها»، «دورف ها»، «اِلف ها»، و انسان ها. «تالکین» گونه هایی مختلف از تاریخ و اسطوره را در این فرهنگ ها به تصویر می کشد. به عنوان نمونه، «هابیت ها» عاشق خواندن سرودهایی در مورد سنت های روستایی خود هستند، انسان ها به افسانه های دلاوری در میدان نبرد علاقه دارند، و «اِلف ها» نیز اشعاری اسطورهای را در مورد رویدادهای کهن می آفرینند. این تاریخ ها و اسطوره ها سه هدف مشخص دارند: حفظ خاطرات روزگاران گذشته، نشان دادن ماهیت تکرارپذیر تاریخ، و شکل و جهت بخشیدن به رویدادهای آینده.
«تالکین» رمان حماسی خود را با داستان های چهره ها و رویدادهای اسطورهای ارائه می کند تا بافت و زمینهای تاریخی را در اختیار مخاطبین قرار دهد که به شکل همزمان، به جهانی که در حال ساخت آن است، عمق می بخشد. او از طریق اولویت بخشیدن به داستانسرایی های کاراکترهایش در روایت، ارجاعاتی بِینا-متنی را به وجود می آورد که باعث می شود جهان «سرزمین میانه»، زندهتر و باورپذیرتر از پیش جلوه کند.
درنهایت، «تالکین» این احساس را در مخاطبین به وجود می آورد که رمان «یاران حلقه»، آغازی بر داستانی افسانهای است که خودش روزی در تاریخ و اسطوره های مشترکِ فرهنگ های گوناگون مورد ستایش قرار خواهد گرفت.