رمان «مرد نجواگر» نوشته الکس نورث که نخستینبار در آگوست ۲۰۱۹ منتشر شد، یکی از نمونههای برجسته در ژانر هیجانانگیز روانشناختی با رگههایی از وحشت ماوراءالطبیعه است. این کتاب با فضاسازی وهمآلود و روایتی نفسگیر، هم مخاطبان علاقهمند به جنایت و معما را جذب میکند و هم کسانی را که دنبال تنشهای عاطفی و روانیاند. نورث با نام مستعار مینویسد، اما سبک او آنقدر متمایز است که حتی در نخستین رمانش، میتوان ردپای نویسندهای پخته و آشنا به ساختار تعلیق را دید. داستان حول محور تام کندی و پسر خردسالش جیک میگردد. پس از مرگ ناگهانی همسرش، تام تصمیم میگیرد همراه جیک برای شروعی تازه به شهر کوچک فدربانک نقل مکان کند. اما این مکان آرام، گذشتهای شوم را در دل خود پنهان کرده است. دو دهه پیش، قاتلی زنجیرهای به نام فرانک کارتر، مشهور به «مرد نجواگر»، پنج کودک را ربوده و به قتل رسانده بود. شیوه کار او زمزمههایی وهمآلود پشت پنجرهها بود که کودکان را به دام میکشاند. گرچه کارتر دستگیر شد، اما شایعاتی درباره همدست احتمالی او همچنان باقی است. درست در زمانی که خانواده کندی در خانه تازهشان ساکن میشوند، کودکی دیگر به شکلی مشابه ناپدید میشود و بار دیگر زخمهای کهنه شهر سر باز میکنند. همزمان با تحقیقات کارآگاهان پیت ویلیس و آماندا بک، سایه جنایتهای گذشته بر زندگی تام و جیک سنگینی میکند. ویلیس که پیشتر مسئول دستگیری کارتر بود، با عذاب وجدان قربانیای که هرگز پیدا نشد دست و پنجه نرم میکند. از سوی دیگر، جیک شروع به شنیدن نجواها و دیدن موجوداتی میکند که مرز میان تخیل کودکانه، تروما و حضور ماورایی را در هم میشکنند. همین ابهام، تعلیق داستان را به اوج میرساند: آیا پای یک قاتل جدید در میان است یا نیروهایی فراتر از عقلانیت در کارند؟ قدرت اصلی رمان در دو محور است: نخست، فضای سنگین و دلهرهآوری که نورث خلق میکند؛ شهری که هم شاعرانه و هم تهدیدآمیز به نظر میرسد و خواننده را در تاریکیهایش فرو میبرد. دوم، پیوند احساسی میان پدر و پسر که زیر بار فقدان و سوگ شکل گرفته و شکننده است. تلاش تام برای نزدیک شدن به جیک و درک رفتار عجیب او، قلب تپنده روایت است و لایهای انسانی به جنبههای معمایی میافزاید. در کنار اینها، شخصیتپردازی کارآگاه ویلیس با گذشتهای پر از خطا و اعتیاد، و عزم آماندا بک برای کشف حقیقت، به غنای داستانی کمک میکند. البته برخی بخشها کندتر پیش میروند و دیالوگها گاه قابل پیشبینیاند. همچنین، برای خوانندگانی که انتظار یک توضیح قطعی درباره عناصر ماوراءالطبیعه دارند، ابهام داستان میتواند ناامیدکننده باشد. با این حال، این تعمد در تعلیق، برای بسیاری همان چیزی است که اثر را ماندگار میکند. در نهایت، «مرد نجواگر» ترکیبی از جنایت، معمای روانشناختی و سایهای از ترس ماورایی است که فراتر از سرگرمی صرف، به بررسی فقدان، گناه و حافظه جمعی میپردازد. اگرچه همه پاسخها را به وضوح نمیدهد، اما دقیقا به همین دلیل تا مدتها پس از پایان، در ذهن باقی میماند؛ مثل نجواهایی که هیچوقت خاموش نمیشوند.
درباره الکس نورث
الکس نورث، نویسندهی انگلیسی ناشناس با نام مستعار است.