خیره کننده.
پرظرافت، هوشمندانه و عمل گرایانه.
لذتی واقعی.
وقتی غمگین هستیم بهترین کار این است که در گرمای مطبوع تختخوابمان دراز بکشیم و در آنجا، که تمام تلاش ها و درگیری ها پایان می یابد، بهتر است حتی سرمان را زیر پتو کنیم و با تمام وجود خود را به دست امواج گریه بسپاریم، همچون شاخه هایی در باد پاییزی.
این زندگی نیست که عادی است بلکه تصویری که از آن در حافظه داریم آن را عادی می کند.
افکاری که بدون رنج حاصل شده اند فاقد منبع مهم انگیزه هستند. به قول پروست، ما تا مشکلی نداشته باشیم عملا چیزی نمی آموزیم. حافظه ی بی نقص، ابزار کارآمدی برای مطالعه ی پدیده ی حافظه نیست.
از رسانهها گرفته تا زندگی روزمره، هنوز هم عشق یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث است. عشق به عنوان یکی از بهترین احساسات روز زمین توصیف میشود، چیزی که خیلی از انسانها نمیتوانند بدون آن زندگی کنند.
خواندن زندگینامه افراد موفق و حتی افراد غیر موفق برای همه ما لازم است. اما واقعا چه فایده مهمی برای ما دارد؟
آلن دوباتن، فیلسوف و نویسنده ی سوئیسی-انگلیسی همواره به دنبال پاسخی برای مهمترین پرسش های زندگی انسان بوده است.
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
به نظرم عنوان کتاب در حد محتوای خود کتاب نیست. بنده کتابهای جناب دوباتن رو خیلی دوست دارم مثل کتاب جستارهایی در باب عشق یا سیر عشق یا یک اموزش هیجانی، تسلی بخشهای فلسفه و... بابت اینکه از محتوای کتابهای ذکر شده خیلی راضی بودم و محتوای غنی ای داشتن برام، رفتم سراغ این کتاب اما داستان این کتاب با کتابهای دیگهش فرق داره. محتوای کتاب مثل نوشتههای دیگهش غنی نیست. یه جورایی یه نوشته بیوگرافی مانند برای جناب پروست هستش که دیدگاهها و سبک زندگی این نویسنده رو شرح میده. درسته گاهی بعضی از دیدگاههای ایشون ظریف و کلیدی بودند ولی به نظرم دویست صفحه کتاب برای گفتن این موارد خیلی خیلی زیاد هستش. در کل برعکس کتابهای دیگه جناب دوباتن اصلا از این کتاب شون راضی نبودم و نتونستم ارتباط بگیرم. شاید این کتاب برای کسانی که به جناب پروست علاقه داشته باشن و یا رمان در جست و جوی زمان از دسته ایشون رو خونده باشن، خوب باشه ولی به نظرم برای یک فرد عادی نکات انچنان مفیدی نداره.