کتاب ماهی ها درشب می خوابند

Fish are sleeping at night
کد کتاب : 13262
شابک : 9789645881823
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 120
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : ---

برنده ی جایزه ی بهترین رمان اول سال 1384 از بنیاد گلشیری

برنده ی جایزه ی بهترین رمان مهرگان ادب 1382

معرفی کتاب ماهی ها درشب می خوابند اثر سودابه اشرفی

"کتاب ماهی ها در شب میخوابند" اثری داستانی و فوق العاده جذاب از «سودابه اشرافی» رمان نویس ایرانی است که در دهه هشتاد توانست جوایز ارزشمندی را از آن خود کند. اسودابه اشرافی در سال 1384 توانست برنده جایزه ی بهترین رمان سال را از بنیاد گلشیری از آن خود کند. علاوه بر این کتاب ماهی ها در شب می خوابند جایزه ی بهترین رمان مهرگان ادب سال 1382 را برنده شد.

این رمان به صورت جریان سیال ذهن به نگارش درآمده است که فضای انتزاعی و ماخولیایی آن خواننده را مسحور خود می کند. با طیف پیچیده ای از روایات در این اثر رو به رو هستیم که هرگونه پیش بینی ساده انگارانه مخاطبین را ملغا می کند.
داستان "ماهی ها در شب میخوابند" با مواجهه ی شخصیت اول رمان، طلایه، با پیغام تلفنی برادرش آغاز می شود و این تماس سبب یادآوری خاطرات گذشته برای طلایه شده که خواننده را نیز در این مرور خاطرات با خود همراه می کند.

سودابه اشرافی داستان نویس، کتابدار و مدرس زبان انگلیسی است. در دانشگاه تهران به تحصیل رشته های روزنامه نگاری و کتابداری پرداخت و بعدتر تحصیلاتش را در این دو رشته در امریکا به پایان رساند. نوشتن داستان را به صورت حرفه¬ ای از سال 1369 و با مجله¬ ی ادبی سیمرغ در امریکا شروع کرد. از همان سال ها، داستان هایش در نشریاتی چون دنیای_سخن، آدینه، گردون و بعدتر در کلک، بخارا، چیستا، زنان و عصر پنجشنبه منتشر شدند. اشرفی اولین مجموعه داستانش را با عنوان فردا می بینمت در سال 1378 در خارج از ایران و در سال 1385 در ایران (توسط نشر ورجاوند) منتشر کرد. این کتاب، از نامزدهای مجموعه داستان اول دوره ی هفتم جایزه ی ادبی هوشنگ گلشیری بوده است .

کتاب ماهی ها درشب می خوابند

سودابه اشرفی
سودابه اشرفی یک نویسنده معاصر ایرانی است. مجموعه داستان «فردا می‌بینمت» نوشته سودابه اشرفی جایزه ادبی گلشیری برای بهترین رمان سال را از آن خود کرد. رمان «ماهی‌ها در شب می‌خوابند» این داستان‌نویس نیز برنده جایزه مهرگان ادب و گلشیری شد.
قسمت هایی از کتاب ماهی ها درشب می خوابند (لذت متن)
من به خلاف او صدای کلاغ ها را دوست دارم.صدایشان در زمینه سفید آسمان و فضای خالی و پشت بام های بی رفت و آمد و بناهای یخ زده. رخت ها با دست و پاهای چغر شده، آدم را یاد مترسک ها می اندازد. صدایی که در فضا می پیچد... بدون کلاغ چیزی در زمستان کم است.

با نوک تیز کفش هایش دمپایی هایش را هل می دهد. با آنها بازی می کند و هلشان می دهد. برمی گردد و از جلوی اتاق کارش می گذرد. صفحه کامپیوتر سیاه است. می رود به آشپزخانه. ساعت اجاق گاز آبی رنگ پنج و سی وهشت دقیقه است. بطری را برمی دارد. چند ثانیه ای به آن زل می زند رنگ قهوه ای طلایی در آن تکان می خورد. می گذارد سرجایش. به طرف میز غذاخوری می رود. کیفش را باز می کند. پاکت سیگار را بیرون می آورد. ساعت تلفن دستی اش پنج و سی وهشت دقیقه و سی ثانیه است. نخ سیگار را بیرون می کشد. روشن می کند، فندک را روی میز پرت می کند...