کتاب برف و سمفونی ابری

Barf va samfooni abri
کد کتاب : 8380
شابک : 9789643624330
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 95
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2008
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : ---

برنده ی جایزه ی بهترین مجموعه داستان سال 1388 از بنیاد گلشیری

برنده ی دهمین دوره جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات

تندیس بهترین مجموعه داستان سال1387 از جایزه ادبی روزی روزگاری

برنده ی جایزه ی بهترین مجموعه داستان کوتاه مهرگان ادب 1387

معرفی کتاب برف و سمفونی ابری اثر پیمان اسماعیلی

کتاب مجموعه ای از 7 داستان کوتاه است . داستان ها اصولا در غرب کشور اتفاق می افتند و فضاسازی نیز بر اساس برف و سرماست . داستان ها روی مرز رئال حرکت می کنه و به صورت کامل در فضای رئال واقع نشده . سایه ترس ، وهم و خرافات بر داستان ها سایه افکنده . در حقیقت وقتی داستان ها را می خونید وارد یک فضای پر رمز و ترسناک می شید جایی که بین مرده ها و زنده ها معلق می شید یک جور وحشت خاص به خصوص که سرما و برف این حس جدافتادگی و ترس را بیشتر می کنه . یکی از دوستان خوبم این مجموعه را به من پیش نهاد کرد و من هم به همه شما پیش نهادش می کنم چون چیز جدیدی بود . فضاسازی خیلی قشنگ موضوع جدید سبک جالب و زبان روان .
میان حفره های خالی : کوهنوردی که در یکی از روستاهای مرزی به عنوان پزشک خدمت می کند . در روستایی که مردم عقیده دارند اگر وارد غار بالای کوه بشوی هرگز زنده باز نخواهی گشت . این داستانش عالی بود از همه بیشتر دوستش داشتم . واقعا حس ترس را منتقل می کرد و دنیای مرده ها و زنده ها را به موازات هم .
مرض حیوان : بر اساس این خرافات که اگر از باقی مانده غذای حیوانی بخوری خصوصیات آن حیوان به تو منتقل می شود .دو مرد در تاریکی بیابان به سوی محل کار خود می روند و داستانی مربوط با این خرافات توسط یکی از آنها نقل می شود . اینم عالی بود .
لحظات یازده گانه سلیمان : قتل مرموز چند کوهنورد در کوه . داستان زیبا و پرهیجانی بود . تصویر سازی و موضوعش بسیار خوب بود .
مردگان : برق پاسگاه قطع شده و یکی از افراد اصرار دارد که مردی را روی کابل ها دیده که سریع جلو آمده . شدیدا زیبا قضیه نفرین و ورود مردگان به زمین زندگان
یک هفته خواب کامل : مردی که حاضر می شود یک مرد مست را سوار ماشین خود کند و به مقصد برساند . فضاش با بقیه داستان ها فرق داره . لحن نوشتارش زیباست اما زمینی زمینی هست .
یک تکه شازده در تاریکی : مردی که در گودالی تاریک محکوم به مرگ شده . ترسناک بود اما ارتباط چندانی باهاش برقرار نکردم . درک زیادی ازش نداشتم .
گرای پنجاه و پنج : خیلی خاصه . یک ده مرزی دهی که هر روز و هر روز بیشتر در زیر برف مدفون می شود و تنها بازمانده این منطقه که انگار اب همه دنیا فاصله دارد و جسد دو زن و یک کودک . زیبا بود هر چند کامل کامل لمس نمی شد .
قابل ذکر است که داستان " میان حفره های خالی" جایزه بهترین داستان کوتاه جایزه شهرکتاب را از آن خود کرده است .

کتاب برف و سمفونی ابری

پیمان اسماعیلی
پیمان اسماعیلی (۱۳۵۶ (خورشیدی) در تهران)، نویسندهٔ کرد اهل ایران است. او برای مجموعه داستان "برف و سمفونی ابری" جایزهٔ روزی روزگاری، مهرگان، گلشیری و منتقدان و نویسندگان مطبوعات را دریافت کرد.[۱] مجموعه داستان "همین امشب برگردیم" برنده جایزه ادبی احمد محمود شده است.
نکوداشت های کتاب برف و سمفونی ابری
درونمایه مجموعه داستان برف و سمفونی ابری از ویژگیهای مثبت آن است.
میترا الیاتی

قسمت هایی از کتاب برف و سمفونی ابری (لذت متن)
برای هر کسی راهی هست قبل از اینکه بمیرد .

بابا با سمانه حرف زده به گمانم. پرسید می خواهم خودم را آواره ی کجا کنم توی آن زمهریر؟ گفتم باید بیایم دنبال تو. نمی فهمد. گفت شش ماه است نامه نداده ای. از کجا معلوم هنوز همان جا باشی؟ خیلی شده. نه؟ هنوز همان جایی؟ توی همان اتاقی که عکسش را فرستاده بودی، با کاغذدیواری های صورتی؟ روبه روی همان دریاچه ی یخ زده ای که دختر و پسرها رویش سر می خورند؟ با آن اندام درشت و کشیده ی اسکاندیناویایی؟ همان هایی که بعد دو سال هنوز زبان شان را نمی فهمی؟ سردم است. تنم یخ زده. دوست دارم توی یک جای گرم بخوابم. از بابا پرسیدم چه قدر وقت دارم؟ فکر می کند ترسیده ام. من وقت ندارم عزیز دلم. می آیم پیش تو. آب گرم تمام تن آدم را توی خودش می گیرد. گرمم می کند. مامان خانه را پر گل کرده.