کتاب راه بردگی

The Road to Serfdom
کد کتاب : 1760
مترجم :

شابک : 978-6005747133
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 308
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1944
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

در فهرست کتاب های سیاسی برگزیده

معرفی کتاب راه بردگی اثر فردریش فون هایک

کتاب راه بردگی، اثری نوشته ی فردریش فون هایک است که نخستین بار در سال 1944 منتشر شد. این کتاب که اثری کلاسیک و تأثیرگذار در فلسفه ی سیاسی، تاریخ اندیشه و فرهنگ، و اقتصاد به شمار می آید، برای بیش از نیم قرن است که الهام بخش سیاستمداران، پژوهشگران و مخاطبین عام بوده است. در نظر فردریش فون هایک، نگرش جامعه گرای مبنی بر قدرت بخشیدن به دولت از طریق افزایش کنترل اقتصادی، نه تنها به تشکیل جامعه ای آرمانی منجر نمی شود بلکه ممکن است در خدمت تشکیل حکومت هایی مخوف همچون آلمان نازی و دولت فاشیست ایتالیا قرار گیرد. کتاب راه بردگی از همان بدو انتشار به اثری فوق العاده تأثیرگذار و پرمخاطب تبدیل گردید و در ماه های اول عرضه ی خود، موفق شد تا به فروشی چند ده هزار نسخه ای دست یابد.

کتاب راه بردگی

فردریش فون هایک
فردریش فون هایک، زاده ی 8 می 1899 و درگذشته ی 23 مارس 1992، اقتصاددان و فیلسوف سیاسی اتریشی بود. فون هایک تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ی حقوق و علوم سیاسی در اتریش به پایان رساند و در سال 1931 به منظور ارائه ی سخنرانی، به مدرسه ی اقتصادی لندن دعوت شد. همین اتفاق، زمینه ی ملاقات و آشنایی او با کینز و نظریات وی درباره ی سیاست پولی و تورم را فراهم کرد. فون هایک در طول سال های 1962 تا 1967 استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه فرایبورگ بود و در زمان بازنشستگی به عنوان استاد افتخاری در دانشگاه سالزبورگ به...
نکوداشت های کتاب راه بردگی
A timeless meditation on the relation between individual liberty and government authority.
تأملی جاودان بر رابطه ی میان آزادی فرد و قدرت حکومت.
Goodreads

One of the most important books of our generation.
یکی از مهمترین کتاب های نسل ما.
The New York Times Book Review

One of the most important and influential books of the century.
یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین کتاب های سده.
Barnes & Noble

قسمت هایی از کتاب راه بردگی (لذت متن)
سوسیالیسم دموکراتیک، مدینه ی فاضله ی این نسل های اخیر، نه تنها دست نیافتنی است بلکه تلاش برای دست یافتن بدان نتایجی چنان بعید و متفاوت به بار می آورد که عده ی کمی از آرزومندانش آمادگی قبول پیامد هایش را خواهند داشت، و این موضوع را وقتی باور خواهند کرد که همه ی روابط منطقی در همه ی جنبه ها آشکار و فاش شده باشد.

بنابراین چالشی که برنامه ریزی اقتصادی برمی انگیزد صرفا این نیست که آیا ما قادر خواهیم بود آنچه را کمابیش نیاز های پراهمیتمان می دانیم، و به طرقی که ارحج می دانیم، برآورده کنیم یا نه. بلکه مسأله این است که آیا باید این ما باشیم که انتخاب می کنیم چه نیازی برا مان پراهمیت تر و چه نیازی کم اهمیت تر است، یا مقام برنامه ریز در جایگاهی باشد که چنان تصمیمی را برای ما می گیرد. اثر برنامه ریزی اقتصادی فقط بر آن نیاز های مارژینال نیست، که وقت سخن گفتن تحقیرآمیز از علم اقتصاد در ذهن داریم، بلکه معنایش در واقع امر این است که ما، فرد فرد ما، دیگر این اختیار را نداریم که تصمیم بگیریم چه چیزی در نظر ما مارژینال است.

آن مرجع قدرتی که هدایت همه ی فعالیت های اقتصادی را در ید قدرت خود دارد، صرفا کنترل اسباب کم اهمیت تر زندگی ما را در ید قدرت خود نخواهد داشت؛ بلکه اختیار تخصیص همه ی وسایل محدود را به همه ی اهدافمان در ید قدرت خود خواهد داشت. و هر آن کس که همه ی فعالیت های اقتصادی را در ید قدرت خود دارد، وسیله ی دست یابی به همه ی اهدفمان را هم در مهار خواهد داشت و بدین ترتیب او است که تصمیم می گیرد کدام هدف را می توانیم برآوریم و کدام را نه.