کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان

No Friend But the Mountains
کد کتاب : 19320
شابک : 978-6220101390
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 248
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : ---

برنده جایزه ی ویکتوریا در بخش داستانی و غیرداستانی سال 2019

معرفی کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان اثر بهروز بوچانی

بهروز بوچانی متولد ۱۳۶۲، نوسنده، مستندساز و روزنامه نگار ایرانی، خاطره دوزخ را با خود دارد. او که پیش از ترک ایران در حوزه محیط زیست و مسائل کردها مشغول به فعالیت و نوشتن بود، ناچار شد تا ایران را به مقصد استرالیا ترک کند و این آغاز راهی بود که از او نویسنده ای رنج دیده ساخت. بوچانی بعد غرق شدن قایق مهاجران غیر قانونی از مرگ گریخت. اما در اقدام بعدی اش به دست گارد نیروی دریایی استرالیا دستگیر شد و همراه مهاجران دیگر به جزیره «مانوس» فرستاده شد.
هیچ دوستی به جز کوهستان، کتابی است زیبا و قدرتمند که بهروز بوچانی آن را طی دوره ی بازداشت 6 ساله ی خود در جزیره مانوس نوشته است. کتاب نامه ای است سوزناک، به کسانی که او را با شناسه ی «ام ای جی 35» تعریف می کنند، کسانی که اصرار می کنند که او چیزی بیش از یک شماره نیست. کتاب از اهمیت زندگی و نیاز هر انسانی به گفتن قصه ی زندگی خود می گوید. ما بوچانی را نه در کل روایت زندگی او بلکه از نحوه زنده ماندنش ، مشاهداتش از دیگران و تحلیل او در مورد ساختارهای روانشناختی و قدرت زیربنایی مکانی که او آن را زندان مانوس می نامد، می شناسیم. کتاب محملی است برای تمام آنچه او در زندگی خود تجربه کرده و آموخته است. بوچانی زندگی روی مانوس را با جزئیاتی تکان دهنده از ظلم ، تخریب ، تحقیر و نظارت مداوم، بازگو می کند. او زیبایی را در گل های عجیب و غریب و ماه مانوس پیدا می کند، چیزهایی که در تنهایی او را تسکین می دهد. هیچ دوستی به جز کوهستان با وسایلی محدود و در شرایطی عجیب به نگارش درآمده است و شاهدی بر قدرت نویسندگی به عنوان نوعی مقاومت است.

کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان

بهروز بوچانی
بهروز بوچانی (زادهٔ ۱ مرداد ۱۳۶۲ در استان ایلام) روزنامه‌نگار و نویسنده کرد ایرانی است. شرح حال او با نام رفیقی نه مگر کوهستان که در اردوگاه پناهندگان مانوس نوشته که برنده جایزه‌های بسیاری شده است. او از سال ۲۰۱۳ (میلادی) تا نوامبر ۲۰۱۹ در جزیره مانوس گرفتار بود. او در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۹ با روادید مسافرتی، به کرایست‌چرچ نیوزیلند سفر کرد تا در رویداد ادبی «جشنواره کلمه» شرکت کند. بوچانی پس از ورود به نیوزیلند گفت دیگر هرگز به پاپوآ گینه‌نو و استرالیا بر نمی‌گردد.
نکوداشت های کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان
در این رمان بوچانی با درهم تنیدن تجربیاتش از زندگی، داستانی زیبا و هراس انگیزی برای ما می آفریند. بوچانی با این کتاب اعتبار بسیار زیادی برای ادبیات استرالیا به ارمغان آورده است.
خبرگزاری ایسنا

I was weeping within minutes. Boochani has written a devastating and visceral account of modern displacement and its indignities. It is tangible, and sensory, and rooted in the human body — it stings to turn the page and yet it’s impossible to stop. It should be taught in schools as a powerful and damning account of the most astonishing collective failure of our age
ظرف چند دقیقه گریه کردم. بوچانی در باره جابجایی های مدرن و بدگویی هایش روایتی ویرانگر و احشایی نوشته است. این ملموس و حسی است و ریشه در بدن انسان دارد - می بایست صفحه را بچرخاند و متوقف کردن آن غیرممکن است. باید در مدارس به عنوان یک گزارش قدرتمند و آزار دهنده از حیرت انگیزترین شکست جمعی عصر ما یاد گرفت
دینا نیری

It is a miracle that [No Friend but the Mountains] got written at all. Boochani wrote the book on WhatsApp messages while on Manus Island, Australia’s notorious offshore migrant detention zone. The extreme circumstances of its writing should not detract from the book’s powerful analysis. This is not simply a testimony ‘giving voice’ to abject refugee experience, but a major account of how our asylum regimes are organized against the human condition itself
این معجزه است [هیچ دوستی جز کوهستان]. بوچانی این کتاب را در پیام های واتس اپ در جزیره مانوس ، منطقه بازداشت مهاجران بدنام استرالیا نوشت. شرایط سخت نوشتن آن نباید از تحلیل قدرتمند کتاب خدشه دار شود. این فقط یک شهادت "صدایی" برای سوءاستفاده از تجربه پناهندگی نیست ، بلکه یک گزارش عمده از نحوه سازماندهی رژیم های پناهندگی ما علیه شرایط انسانی است.
Lyndsey Stonebridge

A powerful first-hand account of howgovernments have created sites of state violence against people searching for freedom
یک گزارش قدرتمند در مورد چگونگی خشونت های دولتی که علیه افرادی که به دنبال آزادی هستند ، ایجاد کرده است
Library Journal Library Journal

قسمت هایی از کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان (لذت متن)
زن ها با مرگ شجاعانه تر از مردها می جنگیدند. حس و غریزه ی مادری به ماده گرگ هایی درنده بدل شان کرده بود که تیزی دندانهای شان را به سوی دریا نشانه رفته بودند. زندان این قدرت را دارد که به مرور زمان هر کسی را جایش بنشاند. قدرت حصار حتی خشن ترین انسان ها را می تواند به صلح وا دارد چه برسد به زندانی های مانوس که همگی خود قربانی خشنونت بودند.

در روزهای بارانی، جزیره رنگ و عطر متفاوتی دارد. وقتی باران فرو می ریزد، نشانه ای از پشه ها وجود ندارد. وقتی باران می آید، فرد گرما را که بدن را غرق عرق می کند، احساس نمی کند.

روزهای بی هدف/ پوچ و سردرگم/ اذهانی گرفتار موج های اقیانوس/ در جستجوی آرامش ذهن بر دشت های نو/ اما دشت زندان چون راهرویی است تا باشگاه مشت زنی/ و بوی عرق گرم که دارد همه را هرکجا دیوانه می کند.

پذیرفتن مرگ یک چیز است، به پیشواز مرگ رفتن چیزی دیگر. نمی خواستم به پیشواز مرگ بروم آن هم در سرزمینی دور از سرزمین مادری ام، در جایی که فقط آب و آب. احساس می کردم مرگ من درجایی اتفاق می افتد که به دنیا آمده ام، بالیده ام و زندگی کرده ام…