او پیچیدگی های تنهایی را یاد گرفت: وحشت رنگ پوست، غرش سکوت و خطر اشیای آشنا و بی حرکت.
من کمی از آزادی می ترسم. آیا واقعا این احساس یک فرد آزاد است؟ اگر این چنین است من آن را دوست ندارم. من نمی خواهم آزاد از تو باشم، چرا که فقط با تو زنده ام.
ما هرگز نمی توانیم جهان را تغییر دهیم و این جهان است که ما را تغییر می دهد.