کتاب وزارت والاترین سعادت

The Ministry of Utmost Happiness
کد کتاب : 1160
مترجم :
شابک : 978-600-7642-64-1
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 472
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

نامزد جایزه ی من بوکر سال 2017

نامزد جایزه ی حلقه منتقدین کتاب آمریکا سال 2018

معرفی کتاب وزارت والاترین سعادت اثر ارونداتی روی

کتاب وزارت والاترین سعادت، رمانی نوشته ی آرونداتی روی است که نخستین بار در سال 2017 به چاپ رسید. این رمان جذاب، ما را به سفری به یاد ماندنی در طول سال هایی متمادی در شبه قاره ی هند می برد: از زاغه های شهر دهلیِ قدیم و جاده های شهر جدید گرفته تا کوه ها و دره های کشمیر و فراتر از آن، جایی که جنگ، صلح است و صلح، جنگ. این کتاب، عاشقانه ای پر سوز و گداز است و نقدی گزنده؛ داستانی است که زیر لب و همراه با اشک هایی غیراحساسی و خنده هایی تلخ روایت می شود. هر کدام از شخصیت های رمان وزارت والاترین سعادت، آن قدر به خوبی پرداخت شده اند که فراموش کردن آن ها اصلاً کار راحتی برای مخاطب نخواهد بود. قهرمانان این داستان، افرادی هستند که دنیای پیرامون، آن ها را در هم شکسته اما تکه های وجود خود را با کمک عشق و امید به هم وصله و پینه کرده اند.

کتاب وزارت والاترین سعادت

ارونداتی روی
سوزانا ارونداتی روی (انگلیسی: Arundhati Roy؛ زاده ی ۲۴ نوامبر ۱۹۶۱) نویسنده و فعال سیاسی اهل هند است. شهرت او به خاطر دفاع از حقوق بشر و رمان معروف او با نام خدای چیزهای کوچک (۱۹۹۷) است که در سال ۱۹۹۸ برنده ی جایزه ی ادبی من بوکر شد. او در سال ۲۰۱۴ نیز به عنوان یکی از صد چهره ی تأثیرگذار سال توسط مجله ی تایم انتخاب شد.
نکوداشت های کتاب وزارت والاترین سعادت
A ravishing, magnificent book.
کتابی مسحورکننده و باشکوه.
Goodreads

It demonstrates on every page the miracle of Arundhati Roy’s storytelling gifts.
همه ی صفحات این کتاب، نشان دهنده ی معجزه ی توانایی های آرونداتی روی در داستان سرایی است.
Barnes & Noble

Moving… Powerful.
تکان دهنده... قدرتمند.
LA Review of Books

قسمت هایی از کتاب وزارت والاترین سعادت (لذت متن)
دشمنان نمی توانند روحیه ات را در هم بشکنند، فقط دوستان توانایی انجام چنین کاری را دارند.

از لحظه ای که دیدمش، بخشی از من از بدنم بیرون خزید و خود را دور او پیچید. و هنوز هم همانجا مانده است.

چه کسی می تواند از کلمه ی خداحافظ بفهمد که چه نوعی از جدایی، انتظارمان را می کشد؟