کتاب کابوی تحمل ناپذیر

The Insufferable Gaucho
(پنج داستان و دو خطابه)
کد کتاب : 12858
مترجم :
شابک : 978-6226401043
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 260
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2003
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

برنده ی جایزه آلتازور سال 2004

«روبرتو بولانیو» از نویسندگان برجسته در ادبیات آمریکای لاتین

معرفی کتاب کابوی تحمل ناپذیر اثر روبرتو بولانیو

کتاب «کابوی تحمل ناپذیر» اثری نوشته ی «روبرتو بولانیو» است که اولین بار در سال 2003 به چاپ رسید. در داستان همنام با عنوان کتاب، وکیلی درستکار به نام «هکتور پردا» پس از مرگ همسرش و فروپاشی اقتصاد کشور، شهر «بوینس آیرس» را ترک می کند تا به یک کابوی در دشت های وسیع آمریکای جنوبی تبدیل شود. «هکتور» به مزرعه ای مخروب نقل مکان می کند، جایی که در آن فقط چند نفر از محلی ها و چند خرگوش وحشی، در کنارش حضور دارند. در داستان «سفر آلوارو روسلوت»، یک رمان نویس آرژانتینی برجسته به پاریس می رود تا کارگردانی را پیدا کند که آشکارا از کتاب های او سرقت ادبی کرده است، اگرچه موضوع ناراحت کننده ی واقعی برای رمان نویس، این است که کارگردان، نسبت به آثار اخیر او بی توجه بوده، و باعث شده او فکر کند که بهترین مخاطبش را از دست داده است.

کتاب کابوی تحمل ناپذیر

روبرتو بولانیو
روبرتو بولانیو، زاده ی 15 ژوئیه 1953 و درگذشته ی 28 آوریل 2003، نویسنده و شاعر شیلیایی و از پیشگامان موج نوی داستان نویسی آمریکای جنوبی است.او زندگی ای را از سر گذراند که مشخصه ی اصلی اش آوارگی بود. پدرش راننده کامیون و مادرش معلم بود. در زمان کودکی بولانیو، او و خانواده اش بین شهرهای مختلف شیلی سرگردان بودند و بالاخره در سال 1968 به مکزیکوسیتی مهاجرت کردند. در این زمان، اشتهای او به ادبیات سر باز کرد و چنان حریصانه می خواند که به بت تمام زندگی اش، خورخه لوئیس بورخس پهلو می زد.روبرتو هر چه به...
نکوداشت های کتاب کابوی تحمل ناپذیر
A spellbinder.
اثری مسحورکننده.
Newsweek Newsweek

By an exemplary literary rebel.
اثری از یک عصیانگر ادبی نمونه.
New York Review of Books New York Review of Books

A highly original collection of five stories and two essays.
مجموعه ای فوق العاده بدیع، متشکل از پنج داستان و دو مقاله.
Library Journal Library Journal

قسمت هایی از کتاب کابوی تحمل ناپذیر (لذت متن)
در نگاه آن ها که خوب می شناختندش، «مانوئل پردا» بیش و پیش از هر چیز، دو خصیصه ی بی مثال داشت: پدری رقیق القلب بود و مراقب خانواده، و وکیلی بری از خطا با کارنامه ای بی نقص، آن هم در سرزمین و زمانه ای که صداقت در کار وکالت، خریداری نداشت.

از شغلش در مقام وکیل چیز چندانی نمی توان گفت. پول روی پول می گذاشت و بیشتر دوستی می کرد تا دشمنی؛ که کار کمی هم نبود.

وقتی بین قاضی شدن یا کاندیداتوری در حزبی سیاسی، حق انتخاب داشت، بی درنگ کرسی قضاوت را برگزید. گرچه می توانست در سیاست پیروز شود و گفتن ندارد که معنای این کارش، چشم پوشی از پولی بود که ممکن بود در عرصه ی سیاست عایدش شود.