کتاب رنت

Rant: The Oral Biography of Buster Casey
زندگی نامه شفاهی باستر کیسی
کد کتاب : 1383
مترجم : سونیا رزمجویی
شابک : ‭978-600-97170-3-3
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 376
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

از پرفروش های آمریکا

چاک پالانیک از پرفروش ترین نویسندگان آمریکایی

معرفی کتاب رنت اثر چاک پالانیک

کتاب رنت، رمانی نوشته ی چاک پالانیک است که نخستین بار در سال 2007 منتشر شد. باستر «رنت» کیسی مثل همه ی بچه های دیگر در شهری کوچک، به دنبال تجربه ی هیجان و لذت های دنیای بازی های ویدیویی و فیلم های اکشن و ماجراجویانه بود. باستر، پسر کله شق و دردسرساز دبیرستان، به شهری بزرگ می گریزد و رهبر گروهی می شود که در شب هایی مشخص، مسابقات انهدام ماشین ها (دربی تخریب) را برگزار می کنند و ماشین هایشان را با سرعت تمام به هم می کوبند. در یکی از این شب ها، کیسی با سه نفر دوست می شود و پس از مرگ او، این سه نفر گرد هم می آیند و تصمیم می گیرند زندگی نامه ی شفاهی زندگی کوتاه دوستشان را خلق کنند. چاک پالانیک در رمان رنت باز هم موفق شده داستانی جذاب و به یاد ماندنی را به طرفداران بی شمار خود هدیه دهد.

کتاب رنت

چاک پالانیک
چارلز مایکل «چاک» پالانیک، زاده ی ۲۱ فوریه ۱۹۶۲، نویسنده و مقاله نویس معروف آمریکایی است. او پس از انتشار رمان باشگاه مشت زنی در سال ۱۹۹۶ شهرت یافت. رمانی که کارگردان معروف، دیوید فینچر بر اساس آن فیلمی با همین نام را ساخت. محل زندگی پالانیک در پورتلند، اورگن واشنگتن است.آثار وی به دو دسته ی تخیلی و غیرتخیلی تقسیم می شوند. تا کنون بر اساس دو اثر از آثار او (باشگاه مشت زنی و خفقان) فیلم ساخته شده است.
نکوداشت های کتاب رنت
Truly unique.
به معنای واقعی کلمه منحصر به فرد.
The Seattle Times

Clever and outrageous.
هوشمندانه و طوفانی.
The Washington Post

Brilliant... extremely fun.
درخشان... فوق العاده سرگرم کننده.
San Francisco Chronicle San Francisco Chronicle

قسمت هایی از کتاب رنت (لذت متن)
توی یکی از نامه هایی که رنت برام فرستاد، نوشته بود وقتی همه داخل ماشین هستن، نمی تونی مردها رو از زن ها تشخیص بدی، یا سیاه ها رو از سفیدها، اگه ازش می پرسیدی سخت ترین تیم برای شکست دادن کدوم بود، می گفت منحرف ها. می گذاریشون تو ماشین توی یه بازی، و چیزی که می بینی یه جور خشم محدودشده است. هیچکس شدیدتر از فلج هایی که با دست ماشین رو کنترل می کنن، نمی رونه. یا دخترهای لاغرمردنی صد پوندی.

آینده ای که داری، فردا همون آینده ای نیست که دیروز داشتی.

تاریخ، چیزی نیست جز هیولاها یا قربانی ها. یا کسانی که شاهد ماجرا بودن.