کتاب ویرانه های زیبا

Beautiful Ruins
کد کتاب : 14538
مترجم :
شابک : 978-6004611985
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 440
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2012
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

ویرانه های زیبا
Beautiful Ruins
  • 70,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: نفیر نفیر
    نویسنده:
کد کتاب : 14539
مترجم :
شابک : 978-6009835386
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 490
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2012
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب ویرانه های زیبا اثر جس والتر

کتاب «ویرانه های زیبا» رمانی نوشته ی «جس والتر» است که اولین بار در سال 2012 انتشار یافت. داستان در منطقه ای ساحلی در ایتالیا، در سال 1962 رقم می خورد. یک هتلدار جوان، با دختری آمریکایی که تازه به هتل آمده ملاقات می کند. معلوم می شود دختر، بازیگری است که به منظور فرار از شلوغی ها و استرس فیلمبرداری در شهر «رم» به آنجا آمده است. چند روز بعد، ستاره ای بین المللی به نام «ریچارد بارتون» نیز در همان روستا دیده می شود. نیم قرن بعد و در «هالیوود»، یک مرد ایتالیایی سالخورده به محل فعالیت یک استودیوی فیلمسازی می رود، با این امید که زنی را پیدا کند که آخرین بار پنجاه سال پیش در هتلش دیده بود. نتیجه ی این اتفاقات، داستانی فوق العاده جذاب با شخصیت هایی فراموش نشدنی است.

کتاب ویرانه های زیبا


ویژگی های کتاب ویرانه های زیبا

نامزد مدال اندرو کارنگی سال 2013

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

جس والتر
جس والتر (متولد 20 ژوئیه 1965) نویسنده آمریکایی شش رمان، مجموعه داستان های کوتاه و کتاب غیر داستانی است.کتابهای وی در بیست و شش کشور منتشر شده و به بیست و هشت زبان ترجمه شده است.وی در میان دیگر دریافت کنندگان جایزه ادگار آلن پو است و در سال 2006 فینالیست جایزه کتاب ملی شد.
نکوداشت های کتاب ویرانه های زیبا
A marvel that is both hilarious and heartbreaking.
اثری شگفت آور که هم خنده دار است و هم غم انگیز.
Huffington Post

Jess Walter's masterpiece.
شاهکار «جس والتر».
Salon

You’ll want to explore these Ruins.
به کاوش در این «ویرانه ها» علاقه پیدا خواهید کرد.
Newsday Newsday

قسمت هایی از کتاب ویرانه های زیبا (لذت متن)
«لیدیا» با همه ی کسانی که «پات» می شناخت، فرق داشت؛ باهوش، بانمک، محجوب و خجالتی. زیبا هم بود، هرچند خودش متوجه نبود (و راز جذابیتش هم همین بود) که حتی بی آن که دلشوره ی ظاهرش را داشته باشد و دستی به صورتش بزند، همچنان زیبا بود.

سایر زن ها مثل کادوهایی بودند که «پات» همیشه از آن ها ناامید می شد، ولی «لیدیا» در زیر پیراهن های گشاد و کلاه نخی لبه کوتاهش، مثل یک راز بود.

«پات» در آخرین دیدارشان، آن کلاه را آرام از سر او برداشته بود و به عمق چشمان شرابی او نگاه کرده و گفته بود: عزیزم، بیش از موسیقی و نوشیدنی و هر چیز دیگر، نیاز من به توست.