کتاب 110 قصه از هانس کریستین آندرسن

The Complete Fairy Tales and Stories
تصویرگر:محسن حسن پور
کد کتاب : 2285
مترجم :

شابک : 978-9645364265
قطع : رحلی
تعداد صفحه : 728
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1872
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

داستان های هانس کریستین آندرسن (دوره ی 4 جلدی)
The Complete Fairy Tales and Stories
کد کتاب : 18450
مترجم :
شابک : 978-9649963549
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 1479
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1872
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت
تعداد جلد : 4

قصه های پریان
The Complete Fairy Tales and Stories
کد کتاب : 81066
مترجم : سمیه ستاری
شابک : 978-6007961582
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 120
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1872
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

مجموعه کامل قصه های هانس کریستیان آندرسن
The Complete Fairy Tales and Stories
کد کتاب : 60316
مترجم :

شابک : 978-9641741633
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 1303
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1872
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---
تعداد جلد : 3

معرفی کتاب 110 قصه از هانس کریستین آندرسن اثر هانس کریستین آندرسن

کتاب آدم برفی، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی هانس کریستین آندرسن است. داستان های هانس کریستین آندرسن در سرتاسر جهان شناخته شده هستند. شهرت این نویسنده ی برجسته به خاطر داستان های پریان اوست که بین سال های 1935 تا 1872 میلادی به رشته ی تحریر درآمدند. داستان های پریان آندرسن، قصه هایی همچون «ملکه ی برفی»، «جوجه اردک زشت»، «کفش های قرمز» و بسیاری دیگر، به دلیل قدرت تخیل، توصیفات جذاب و احساسات تأثیرگذار این نویسنده در تاریخ ادبیات جاودان شده اند و ویژگی های آن ها در طول زمان، منحصر به فرد باقی مانده است. آندرسن برخلاف برادران گریم که داستان های فولکلور را جمع آوری و بازنویسی می کردند، از کهن ترین فرم های ادبی داستان های پریان و قومیتی استفاده کرد و آن ها را در قالبی بر روی کاغذ آورد که یگانه و مختص به خودش بود. کتاب آدم برفی، دربردارنده ی برخی از جذاب ترین داستان های این نویسنده ی بزرگ است.

کتاب 110 قصه از هانس کریستین آندرسن


ویژگی های کتاب 110 قصه از هانس کریستین آندرسن

هانس کریستین آندرسن از پرفروش ترین نویسندگان قرن نوزده

فیلم ها و سریال هایی بر اساس داستان های این کتاب ساخته شده است.

هانس کریستین آندرسن
هانس کریستین آندرسن، زاده ی 2 آپریل 1805 و درگذشته ی 4 آگوست 1875، نویسنده ای دانمارکی بود. آندرسن در شهر ادنسه به دنیا آمد. او در دوران جوانی از هوش و تخیل بسیار بالایی برخوردار بود و علاقه ی وافری به ادبیات و تئاتر داشت. آندرسن در دوران کودکی برای خود صحنه ی تئاتر درست می کرد و آثار ویلیام شکسپیر را بااستفاده از عروسک های چوبی به عنوان بازیگران از حفظ بازی می کرد. آندرسن در ملاقاتی تصادفی مورد توجه ژوناس کالین قرار گرفت. او آندرسن را به مدرسه ی گرامر در اسلاگلس فرستاد و تمام مخارج مدرسه را ...
نکوداشت های کتاب 110 قصه از هانس کریستین آندرسن
The stories of one of the immortals of world literature.
داستان های یکی از نویسندگان جاودان در دنیای ادبیات.
Penguin Random House Penguin Random House

A great book of bedtime stories.
کتابی برجسته از داستان هایی برای مطالعه قبل از خواب.
Amazon Amazon

All of the magic and wonder of these tales is brought to you in this book.
تمام جادو و شگفتی این داستان ها در این کتاب در اختیارتان قرار گرفته است.
Barnes & Noble

قسمت هایی از کتاب 110 قصه از هانس کریستین آندرسن (لذت متن)
آدم برفی گفت: «اندرونم ترق و توروق و غژغژ می کند. آنقدر سرد است که کیف می کنی. وقتی باد می گزدت، می فهمی که زنده ای. ببین آن شعله ور چطور زل می زند و خیره می شود.» منظورش از «شعله ور»، خورشید بود که داشت غروب می کرد. «اما نمی تواند مرا به پلک زدن وابدارد؛ یکراست تو چشمش نگاه می کنم.» آدم برفی دو تکه کاشی مثلثی شکل به جای چشم و یک شنکش اسباب بازی بچه ها به جای دهان داشت که نشان می داد دندان دارد. بچه ها تولدش را با فریادهای شادی و صدای زنگوله سورتمه و ضربه های تازیانه جشن گرفتند.

خورشید غروب کرد و ماه آمد بالا، در آسمان آبی شب گرد و کامل و زیبا بود. «باز هم اوست، فقط در نقطه ی دیگری است. نمی تواند جای دیگری برود.» آدم برفی گمان می کرد که خورشید بازگشته. «تصور می کنم که از شور و حرارت انداخته باشمش. ولی چه خوب که آن بالاست، هرچه که نباشد کمی نور دلپذیر است، می بینم. کاش بلد بودم حرکت بکنم و به اطراف بروم، می رفتم طرف دریاچه و مثل بچه ها رویش سر می خوردم. اما راه رفتن بلد نیستم.»

روزگاری این درخت هم نهال بود. طبق برآورد آدمی، اکنون در چهارمین سده ی عمر به سر می برد. تناورترین درخت جنگل بود و تاجش از تاج درخت های دیگر بلندتر بود. ملوان ها در دریانوردی، نشانه ی راهنمایش کرده بودند و قمری های جنگل رویش آشیانه می ساختند. در پاییز پرنده های کوچنده وسط برگ های برنزیش خستگی درمی کردند و بعد سوی جنوب بال می کشیدند. اما در زمستان شاخه هایش لخت بود و تنها کلاغ سیاه ها و زاغچه ها از آن استفاده می کردند؛ می نشستند و از روزگار ناسازگار صحبت می کردند و از اینکه در این زمستان غذا مشکل پیدا می شد، نک و نال می کردند.