کتاب آخارنی ها و سلحشوران

The Acharnians
کد کتاب : 21012
مترجم :
شابک : 978-9643419370
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 168
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : -425
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

برنده جایزه جشنواره لنا

معرفی کتاب آخارنی ها و سلحشوران اثر آریستو فانیس

آریستوفان در سال ۴۴۸ پیش از میلاد به دنیا آمد. پدر وی فیلیپوس نام داشت و در آئیگینا می‌زیسته‌است. تولد و دوران جوانی او مصادف با اوج قدرت پریکلس پایه‌گذار دموکراسی آتن بود. در این باره که آریستوفان اصالتا آتنی بوده باشد تردید وجود دارد و شاید همین امر باعث گردید تا مدتی نتواند کمدی‌هایش را با نام حقیقی خود به نمایش بگذارد. آریستوفان پسری به نام آراروس داشت که بعدها شغل پدر را دنبال کرد و دو نمایشنامهٔ آخر آریستوفان را او به نمایش گذاشت. سال وفات آریستوفان را ۳۸۰ پیش از میلاد ذکر کرده‌اند.
آخارنی ها سومین نمایشنامه - و اولین نمایشنامه از یازده نمایشنامه ی باقیمانده - اثر آریستوفان نمایشنامه نویس معروف آتنی است. این نمایشنامه در سال 425 قبل از میلاد به نمایندگی از نمایشنامه نویس جوان توسط یکی از همکارانش به نام کالیستراتوس تولید شد و در جشنواره لنایا مقام اول را به دست آورد.
داستان آخارنی ها در مورد شهروند آتنی به نام دیکایوپولیس است که به طور معجزه آسایی با اسپارت ها پیمان صلح خصوصی می گیرد و علیرغم مخالفت برخی از هموطنان آتنی خود از مزایای صلح برخوردار می شود. این نمایشنامه به دلیل طنز پوچ، جذابیت تخیلی آن برای پایان دادن به جنگ پلوپونز و پاسخ روحی نویسنده به محکومیت نمایشنامه قبلی خود، بابلی ها، توسط سیاستمدارانی مانند کلئون، که به تهمت آن را به عنوان توهینی به مردم تلقی کرده بود، قابل توجه است. در آخارنی ها، آریستوفان عزم خود را برای تسلیم نشدن در برابر تلاش برای ارعاب سیاسی آشکار می کند.
همراه با دیگر نمایشنامه‌های بازمانده از آریستوفان، آخارنی ها یکی از معدود - و قدیمی‌ترین - نمونه‌های بازمانده از ژانر بسیار طنز درام معروف به کمدی کلاسیک است.

کتاب آخارنی ها و سلحشوران

آریستو فانیس
آریستوفان در سال ۴۴۸ پیش از میلاد به دنیا آمد. پدر وی فیلیپوس نام داشت و در آئیگینا می‌زیسته‌است. تولد و دوران جوانی او مصادف با اوج قدرت پریکلس پایه‌گذار دموکراسی آتن بود. در این باره که آریستوفان اصالتاً آتنی بوده باشد تردید وجود دارد و شاید همین امر باعث گردید تا مدتی نتواند کمدی‌هایش را با نام حقیقی خود به نمایش بگذارد. آریستوفان پسری به نام آراروس داشت که بعدها شغل پدر را دنبال کرد و دو نمایشنامهٔ آخر آریستوفان را او به نمایش گذاشت. سال وفات آریستوفان را ۳۸۰ پیش از می...
قسمت هایی از کتاب آخارنی ها و سلحشوران (لذت متن)
صحنه: ارکسترا ، پنوکس در آتن را نشان می دهد. در انتهای صحنه خانه دیکائوپولیس، اوریپید و لاماخوس به چشم می خورد. دیکائوپولیس: دلم از این همه غصه ترکید. توی زندگی من، هیچ خبری از شادی نیست! راستش را بخواهید دلخوشی هایم انگشت شمار است، در حالی که غصه هایم مثل ریگ بیابانند، بگذار ببینم! در ازای این چند دلخوشی، چه بهایی پرداخته ام؟ آه! یادم هست وقتی که « کلئون » ( ۲ ) آن پنج « تالان » را پس داد، از خوشحالی توی پوستم نمی گنجیدم، توی خلسه بودم. می دانید... نمایشنامه سلحشوران را خیلی دوست دارم، چون مایه افتخار یونان است.

سفیر: بربرها، شکموها و مشروب خورها را تحویل می گیرند! دیکائوپولیس: ( با خودش ) ما در آتن، فقط بچه بازها و دختربازها را تحویل می گیریم! سفیر: بعد از چهار ماه به کاخ پادشاه رسیدیم. با سپاهیانش رفته بود غاز بچراند، پس، هشت ماه به انتظار نشستیم. دیکائوپولیس: ( با خودش ) چه قدر طول می کشد تا دروازه مقعدت را ببندی؟ یک ماه؟ سفیر: بعد پادشاه برگشت و از ما پذیرایی کرد. گاوی را درسته در تنور انداختند و بریان کردند! دیکائوپولیس: ( با خودش ) مگر می شود گاو را در تنور بریان کرد؟ چه دروغ بی شاخ و دمی!