کتاب غول مدفون

The Buried Giant
کد کتاب : 3142
مترجم :
شابک : 9786002782090
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 392
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

غول مدفون
The Buried Giant
کد کتاب : 3122
مترجم :
شابک : 9786007845066
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 272
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

غول مدفون
The Buried Giant
کد کتاب : 39613
مترجم :
شابک : 978-9643345563
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 456
سال انتشار شمسی : 1394
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

غول مدفون
The Buried Giant
کد کتاب : 494
مترجم :
شابک : 978-600-229-606-1
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 336
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 14
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب غول مدفون اثر کازوئو ایشی گورو

غول مدفون، رمانی فانتزی است نوشته ی برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات، کازوئو ایشی گورو، که در سال 2015 برای اولین بار به چاپ رسیده است. در بریتانیای پس از آرتور، جنگ هایی که زمانی میان ساکسون ها و بریتانیایی ها شعله ور بود، بالاخره پایان یافته است. زوجی سالخورده با نام های آکسل و بئاتریس، پس از چندین و چند سال به ملاقات پسرشان می روند و به خاطر مه عجیبی که باعث فراموشی دسته جمعی در سراسر سرزمین شده، چیز زیادی از او به خاطر نمی آورند. همزمان با پیشروی داستان و پیوستن جنگجویی از نژاد ساکسون و شوالیه ای برجسته و شناخته شده به آکسل و بئاتریس، این زوج به آرامی شروع به یادآوری گذشته ی تاریک و پرمشکل شان می کنند. غول مدفون، تأملی درخشان است بر موضوعاتی چون فراموشی، قدرت خاطرات، عشق، انتقام و جنگ.

کتاب غول مدفون


ویژگی های کتاب غول مدفون

کازوئو ایشی گورو برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 2017

نامزد جایزه میثوپوییک

نامزد جایزه ی بهترین داستان فانتزی جهان سال 2016

کازوئو ایشی گورو
کازو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ی ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسنده ی انگلیسی ژاپنی تبار است که خانوادهاش وقتی پنج ساله بود، به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته ی نویسندگی خلاق در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کرده است.او یکی از شناخته شده ترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برنده ی جایزه ی وایتبرد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازمانده ...
نکوداشت های کتاب غول مدفون
The Buried Giant is as graceful, original and humane as anything Ishiguro has written.
غول مدفون، به اندازه ی دیگر آثار ایشی گورو، زیبا، بدیع و انسانی است.
Washington Post Washington Post

The Buried Giant does what important books do: It remains in the mind long after it has been read.
غول مدفون، مانند سایر کتاب های مهم، برای مدتی بسیار طولانی در ذهن مخاطب باقی می ماند.
New York Times Book Review New York Times Book Review

It is a simple and powerful tale of love, aging and loss.
این اثر، داستانی ساده و تأثیرگذار درباره ی عشق، گذر عمر و فقدان است.
Wall Street Journal Wall Street Journal

قسمت هایی از کتاب غول مدفون (لذت متن)
آرزوی یک تکه آفتاب را داشت که بئاتریس را گرم کند. ولی با وجود اینکه بیشتر ساحل روبه رو غرق در نور صبحگاهی بود، این سوی رودخانه در سایه و سرد باقی می ماند. بئاتریس در حال راه رفتن به او تکیه داشت و اکسل حس می کرد لرز بئاتریس پیوسته بدتر می شود. اکسل می خواست پیشنهاد دهد دوباره بنشینند و نفس تازه کنند که چشم شان به بام کلبه ای وسط درختان بید افتاد که در آب پیش رفته بودند. مدتی طول کشید که از سراشیبی گل آلود به سوی زورق خانه پایین بروند، و وقتی زیر تاقی کوتاهش پا گذاشتند، هوای نیمه تاریک و نزدیکی به موج های آرام آب انگار فقط لرز بئاتریس را بیشتر کرد. جلوتر رفتند، روی تخته های مرطوب چوبی. آن سوی لبه ی بام علف های بلند و نیزار را می دیدند و بخشی از چشم انداز رود را. سپس در سمت چپ خود هیکل مردی را دیدند که از درون سایه ها برمی خاست و می گفت: «شما کیستید، دوستان؟» اکسل گفت: «خدا همراه تان باد، قربان. شرمنده ایم اگر از خواب بیدارتان کردیم. ما دو مسافر خسته ایم که می خواهیم در رودخانه به سوی دهکده ی پسرمان برویم.»

همان جا ایستاده بود که ناگهان متوجه غوغا و جنجالی شد که کنار حصار مرتع به راه افتاده بود. ابتدا آن جنجال چندان توجهش را جلب نکرد، اما بعد نسیم چیزی به گوشش رساند و ناگهان به خودش آمد. با این که با گذر سالیان دیدش به نحوی آزاردهنده ضعیف شده بود، قدرت شنوایی اش هنوز کاملا بی عیب و نقص باقی مانده بود، و بعد در ملغمه فریادهای برآمده از دل آن جمع در کنار حصار، صدای بیئتریس را که از ناراحتی اوج گرفته بود شنید.

وقتی که برای نجات، خیلی دیر شده بود، تازه وقت انتقام بود.