1. خانه
  2. /
  3. بلاگ
  4. /
  5. نگاهی به کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»

نگاهی به کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»

The Shining

کتاب «درخشش» مانند بسیاری از رمان های «استیون کینگ»، سرشار از عناصر ماورایی است.

اگرچه «استیون کینگ» در آغاز کتاب «درخشش» بیان می کند که «هتل اُوِرلوک» بدون الهام گرفتن از هتل های واقعی خلق شده است، ایده‌ی نوشتن این رمان زمانی در ذهنش شکل گرفت که او در هتلی در «کلرادو» به نام «هتل استنلی» اقامت داشت. «کینگ» به همراه همسرش در سال 1974 یک شب را در این هتل—در اتاق 217—گذراند؛ اواخر تابستان بود، و «کینگ» و همسرش تنها مهمانان باقیمانده در هتل بودند.




«استیون کینگ» اغلب با لقب «پادشاه وحشت» شناخته می شود و از زمان انتشار نخستین کتاب خود در سال 1973، رمان «کَری»، بر دنیای داستان های وحشت و پرتعلیق سلطه داشته است. او که آثار برجسته‌ی متعددی را در طول دوران حرفه‌ای خود خلق کرده، از نویسنده‌ی آمریکاییِ داستان های «وحشت» و «علمی تخیلی»، «رِی برَدبِری» (خالق آثاری همچون «فارنهایت 541» و «بوی شر می آید»)، در کنار داستان‌نویسانی همچون «شرلی جکسون» (کتاب «تسخیر عمارت هیل») و «اچ. پی. لاوکرفت» (کتاب «احضار کطولحو»)، به عنوان تأثیرگذارین چهره ها بر خود نام برده است.

در آغاز داستان «درخشش»، «کینگ» نقل‌قولی را از داستان «نقاب مرگ سرخ» اثر «ادگار الن پو» ارائه می کند—داستانی که مانند رمان «کینگ»، صحنه هایی از یک «جشن بالماسکه» را به تصویر می کشد. «ادگار الن پو» (خالق شعر رواییِ «کلاغ») داستان های کوتاه زیادی نوشت—از جمله «قتل در کوچه مورگ» و دنباله‌ی آن، «معمای ماری روژه»، که از ماجرای واقعیِ قتل «ماری راجرز» در نیویورک در سال 1841 الهام گرفته شد. 


«بذارید کاملا باهاتون روراست باشم، آقای «تورنس». «آلبرت شاکلی» مرد قدرتمندیه و علاقه‌ی خاصی به «هتل اُوِرلوک» داره که این فصل برای اولین بار در تاریخ سود کرده. در ضمن آقای «شاکلی» عضو هیئت مدیره هم هست، اما در هتل‌داری سررشته‌ای نداره و خودش هم بیشتر از هر کسی این رو قبول داره؛ ولی درخصوص سرایداری، خواسته هاش رو اینجا به وضوح اعلام کرده. نظرش اینه که شما استخدام بشید، من هم همین کار رو می کنم. اما اگه توی این قضیه دستم باز بود، شما رو استخدام نمی کردم.» دست های «جک» ران هایش را محکم چنگ زد، عرق کرده بود و هر دستش برخلاف دیگری عمل می کرد.—از کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»




وحشت

کتاب «درخشش» مانند بسیاری از رمان های «استیون کینگ»، سرشار از عناصر ماورایی است. پروتاگونیست داستان، پسری پنج ساله به نام «دنی تورنس»، قدرتی ماورایی در ذهن خود دارد و «هتل اُوِرلوک»—جایی که پدرش، «جک»، به عنوان سرپرست و سرایدار در طول زمستان مشغول به کار شده—مملو از رویدادهای غیرقابل توضیح و اشباح است؛ همین نکته باعث می شود خانواده‌ی «تورنس» در هتل، احساسی همیشگی از هراس را با خود به همراه داشته باشند. 

با این حال، وحشت «تورنس ها» از اتمسفر عجیب هتل، در مقایسه با هراس آن ها از تغییراتی که هتل در خودشان (به‌خصوص «جک») به وجود آورده است، رنگ می بازد. نیروی شر در هتل انگار به‌واسطه‌ی توانایی های ذهنیِ «دنی» قدرت بیشتری می یابد، و هم «دنی» و هم مادرش، «وندی»، خودِ هتل را عامل اصلیِ گسترش رفتارهای جنون‌آمیز «جک» می دانند. «کینگ» در رمان «درخشش»، تهدیدات ماورایی و «هتل اورلوک» را در قیاس با هراسی که «جک» به خانواده‌اش تحمیل می کند، به تصویر می کشد و درنهایت استدلال می کند که اگرچه رویدادهای ماورایی ممکن است بسیار ترسناک باشند، اما واقعیت—در این مورد، «جک» و خشم مرگبار او—بسیار هراس‌انگیزتر است. 




انزوا

تنهایی، عاملی بسیار مهم در رمان «درخشش» به شمار می آید. «هتل اُوِرلوک» در اعماق «کوه های راکی» در ایالت «کلرادو» واقع شده است و کیلومترها با نزدیک‌ترین شهر فاصله دارد. طوفان های زمستانی جاده ها را مسدود می کند و خطوط تلفن را از کار می اندازد، و هر گونه مسیر ارتباطی با دنیای خارج از هتل را از بین می برد. 

مناظر وسیع خارج از پنجره های بزرگ «هتل اورلوک» چشم‌نواز است، اما به شکل پیوسته به خانواده‌ی «تورنس» یادآوری می کند که آن ها چقدر در این مکان تنها هستند. «وندی» از خطرات و آسیب های ناشی از این انزوا به خوبی آگاهی دارد—درخواست کمک در سرمای زمستان تقریبا غیرممکن است—و زمانی که هتل شروع به نشان دادن وجهِ اهریمنی خود می کند، این احساس در «وندی» شدید و شدیدتر می شود. 

علاوه بر انزوای تحمیل شده بر خانواده‌ی «تورنس» به خاطر مکان جغرافیایی هتل، «جک» با مشکلات ناشی اعتیاد به الکل دست به گریبان است و «دنی» نیز تلاش می کند تا به درکی بهتر از توانایی خود در «درخشش» برسد؛ هر دوی این وضعیت ها در تشدید تنهاییِ خانواده‌ی «تورنس» نقش دارند. وقتی «جک» پیشنهاد کار در «هتل اورلوک» را می پذیرد، مدیر هتل به او هشدار می دهد که «تنهایی می تواند آسیب‌رسان باشد»، و این نکته با پیشروی روایت به شکلی آشکارتر مورد توجه قرار می گیرد. 

انزوا به شکل خاص، به «جک» و «دنی» آسیب می رساند و باعث می شود هر دوی آن ها پس از مدتی، نشانه هایی از جنون را از خود بروز دهند. «کینگ» در رمان «درخشش»، مفاهیم «انزوا» و «جنون» را به یکدیگر پیوند می زند و استدلال می کند که تنهایی می تواند تأثیراتی عمیق و دگرگون‌کننده بر روان فرد داشته باشد. 


دلیل اصلیِ این که «اُوِرلوک» این همه پول از دست داده، استهلاکیه که هر زمستون بهش وارد میشه. همین، حاشیه‌ی سود رو بیش از حد تصورتون پایین میاره، آقای «تورنس». زمستونِ اینجا خیلی بی‌رحمه. برای رفع این مشکل من همیشه زمستون ها یک سرایدار تمام‌وقت استخدام می کنم تا حواسش به موتورخونه باشه و به شکل چرخشی و روزانه، بخش های مختلف هتل رو گرم نگه داره و خرابی های احتمالی رو تعمیر کنه تا مشکلات کوچیک تبدیل به خرابی های بزرگ نشن و همیشه حواسش به هر اتفاقی باشه. توی اولین زمستون به جای یک مرد تنها، یک خانواده رو استخدام کردم و یک تراژدی اتفاق افتاد، یک تراژدی وحشتناک.—از کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»




زمان

مفهوم «زمان» نقشی مهم را در مسیر روایت رمان «درخشش» ایفا می کند. «هتل اُوِرلوک» ساختمانی قدیمی است که تاریخی به درازای دهه ها را در خود جای داده است. این هتل، گذشته‌ای پررویداد و تاریک دارد، و مانند بسیاری از هتل ها، حضور مهمانان گوناگون و عواطف مختلف آن ها، ردپای خود را در دنیای هتل بر جای گذاشته است. دفترچه یادداشتی که «جک» در زیرزمین هتل می یابد ( که باعث می شود او جست‌وجویی بی‌وقفه را برای فهمیدن داستان هتل آغاز کند)، حاوی ارجاعاتی به زمان و گذشته‌ای مشخص است.

می توان گفت زمان در «هتل اُوِرلوک» غیرخطی و منجمد است، و لحظه‌ای هراس‌انگیز در «اتاق 217» انگار می تواند تا ابد به طول بینجامد. «کینگ» از طریق ماهیت پیچیده و اغلب گیج‌کننده‌ی زمان در رمان «درخشش»، بر این نکته تأکید می کند که پیش‌بینی یا کنترل رویدادها در اکثر اوقات از عهده‌ی کاراکترها خارج است. ماهیت منجمد و متضاد زمان و تاریخ در رمان «درخشش»، به هراس و معمای «هتل اُوِرلوک» عمق می بخشد.





مقالات مرتبط با "نگاهی به کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»"
کتاب «جهان‌های موازی»: ماجراجویی در شگفتی‌های علم
کتاب «جهان‌های موازی»: ماجراجویی در شگفتی‌های علم

«میچیو کاکو» تلاش می کند یافته های فیزیکدانان امروزی را به گونه‌ای شرح دهد که همه‌ی مخاطبین بتوانند ارزش و معنای این یافته ها را درک کنند.

بررسی کتاب «ماشین زمان» اثر «اچ. جی. ولز»
بررسی کتاب «ماشین زمان» اثر «اچ. جی. ولز»

این رمان یکی از آثار شکل‌دهنده به ژانر «علمی تخیلی» در نظر گرفته می شود.

افسردگی در رمان‌ها
افسردگی در رمان‌ها

در این مطلب، به برخی از رمان هایی می پردازیم که به شکلی تأثیرگذار و واقع‌گرایانه، تجربه‌ی انسان در مواجهه با افسردگی را به تصویر کشیده‌اند.

مقایسه ترجمه‌های کتاب «بر باد رفته» اثر «مارگارت میچل»
مقایسه ترجمه‌های کتاب «بر باد رفته» اثر «مارگارت میچل»

در ادامه‌ی این مطلب، بخش هایی یکسان از ترجمه های مختلف کتاب «بر باد رفته» اثر «مارگارت میچل» را با هم مرور می کنیم.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "نگاهی به کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»" ثبت می‌کند