کتاب علیه تفسیر

Against Interpretation
کد کتاب : 1312
مترجم :
شابک : 978-600-5193-88-6
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 436
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1966
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 27 آذر

علیه تفسیر
Against Interpretation and Other Essays
مجموعه جستارها
کد کتاب : 10086
مترجم :
شابک : 9786006445151
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 416
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 1966
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 27 آذر

معرفی کتاب علیه تفسیر اثر سوزان سونتاگ

کتاب علیه تفسیر، اثری نوشته ی سوزان سونتاگ است که اولین بار در سال 1966 انتشار یافت. این کتاب، نخستین مجموعه از مقالات سونتاگ است و یک اثر کلاسیکِ مدرن به حساب می آید. کتاب علیه تفسیر از زمان اولین عرضه ی خود تا کنون، هیچ وقت از چرخه ی انتشار خارج نشده و نسل های زیادی از مخاطبین را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. این اثر، دربردارنده ی برخی از بهترین مقاله های سونتاگ است و موضوعات جذابی همچون فیلم های علمی تخیلی، روانکاوی، تفکرات دینی و اجتماعی معاصر و البته پرداخت هایی نوین و آموزنده به اندیشه های چهره هایی جریان ساز همچون سارتر، کامو، سیمون وی، گدار، بکت و لوی استراوس را در خود جای داده است.

کتاب علیه تفسیر


ویژگی های کتاب علیه تفسیر

نامزد جایزه ملی کتاب آمریکا سال ۱۹۶۷

سوزان سونتاگ
سوزان سانتاگ با نام اصلی سوزان رزنبلت، زاده ی 16 ژانویه 1933 و درگذشته ی 28 دسامبر 2004، نویسنده، نظریه پرداز ادبی و فعال سیاسی آمریکایی بود.سونتاگ در شهر نیویورک به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه برکلی شروع کرد ولی پس از مدتی به دانشگاه شیکاگو رفت. سونتاگ در دانشگاه های برکلی و شیکاگو در رشته های فلسفه و ادبیات و همچنین رمان نویسی ادامه ی تحصیل داد.او در سال 1950 و تنها زمانی که هفده سال داشت با فیلیپ ریف (معلم و نظریه پرداز اجتماعی) ملاقات و ده روز بعد با او ازدواج کرد. این...
نکوداشت های کتاب علیه تفسیر
A dazzling intellectual performance.
یک اثر روشنفکرانه ی خیره کننده.
Vogue

Susan Sontag is a writer of rare energy and provocative newness.
سوزان سونتاگ، نویسنده ای با توانایی کم نظیر و تازگی احساس برانگیز است.
Nation

Delightful.
لذت بخش.
Commentary

قسمت هایی از کتاب علیه تفسیر (لذت متن)
نویسندگان بزرگ، یا شوهرند یا معشوق. برخی نویسندگان فضایل استوار یک شوهر را به ما عرضه می کنند: قابل اتکا، فهیم، سخی، برازنده. در سوی دیگر نویسندگانی قرار دارند که در آن ها، قابلیت های یک معشوق را ستایش می کنیم، قابلیت هایی که از طبیعت و مزاج برمی آیند تا فضیلت اخلاقی. زن ها به شکلی عجیب، ویژگی هایی چون بی ثباتی، خودخواهی، غیرقابل اتکا بودن، و خشونت را که در مورد شوهر هرگز با آن ها کنار نمی آیند، در معشوق خود می پذیرند، به شرط آن که در عوض نوعی هیجان و فوران احساسی شدید را تجربه کنند. به همین سیاق، خوانندگان نیز با فهم ناپذیری، وسواسی بودن، حقایق دردناک، دروغ، یا دستور زبان بد کنار می آیند، اگر در عوض نویسنده امکان چشیدن عواطفی کمیاب و احساساتی خطرناک را در اختیارشان قرار دهد. و همان طور که در زندگی، وجود شوهر و معشوق هر دو ضروری است، در هنر نیز چنین است. باعث تأسف است که ناگزیر باشیم میان آن ها دست به انتخاب بزنیم.

در زمانه ای زندگی می کنیم که در آن، تراژدی، نه یک گونه ی هنری بلکه گونه ای از تاریخ است.

وضعیت آرمانی یا رویاگونه، رسیدن به زبانی است که به اندازه ای که جدایی ایجاد می کند، التیام بخش نیز هست.