1. خانه
  2. /
  3. کتاب دل تاریکی

کتاب دل تاریکی

نویسنده: جوزف کنراد
3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.5 از 6 رأی

کتاب دل تاریکی

Heart of Darkness
انتشارات: نیلوفر
٪5
225000
213750
4.25 از 2 رأی

کتاب قلب تاریکی

Heart of darkness
ناموجود
12000
3.5 از 1 رأی

کتاب در اعماق ظلمت

Heart of Darkness
انتشارات: دبیر
ناموجود
50000
معرفی کتاب دل تاریکی
کتاب دل تاریکی که برای اولین بار در سال 1902 به چاپ رسید، همچنان به عنوان یکی از ماندگارترین آثار ادبی عصر حاضر شناخته می شود. این رمان که چند سال پس از اقامت موقت و خسته کننده ی جوزف کنراد در کنگوی تحت اشغال بلژیک نوشته شد، کاوشی پیچیده و چندوجهی درباره ی موضوعاتی چون استعمار، شرارت های بشر و مرز باریک بین تمدن و توحش است. در این کتاب، دریانوردی به نام مارلو، سفر روانی و جسمانی خود برای پیدا کردن کورتز، بازرگان بدنام عاج فیل، را روایت می کند. او با سفر به قلب قاره ی آفریقا، رفته رفته به شکل وسواس گونه ای درگیر و شیفته ی این شخصیت مرموز و شبح وار می شود. مارلو پس از این که درمی یابد که چگونه کورتز توانسته قدرت و نفوذ خود را بر مردم محلی به جایگاهی ثابت و استوار برساند، نه تنها ماهیت و ارزش های وجودی خود، بلکه تمامی مسائل مربوط به تمدن غرب را در ذهنش به زیر سوال می برد. کتاب دل تاریکی، شاهکاری به یاد ماندنی و بسیار تأثیرگذار است که به کاوش محدودیت های وجود انسان و همچنین، واقعیت های کابوس وار امپریالیسم می پردازد.
درباره جوزف کنراد
درباره جوزف کنراد
جوزف کنراد با نام «تئودور یزف کنراد نالچ کوژینوسکی»، زاده ی ۳ دسامبر ۱۸۵۷ و درگذشته ی ۳ اوت ۱۹۲۴، نویسنده ی بریتانیایی-لهستانی بود.تئودور کنراد نالچ کورزینوسکی در سال ۱۸۵۷ در بردیچیف، امپراتوری روسیه (پادولیای، اوکراین کنونی) متولد شد. این منطقه از ملیت های مختلفی تشکیل شده بود که چهار مذهب و جهار زبان و چندین طبقه ی اجتماعی داشتند. آن بخشی که ساکنینش به زبان لهستانی حرف می زدند و خانواده ی کنراد هم از آن ها بود، آبا و اجدادی از طبقه ی سلاچتا بودند که طبقه ای پایین تر از آریستوکرات ها بود، ثروتمند و اصیل و دارای قدرت سیاسی بودند.آپولو کورزینوسکی، پدر کنراد، شاعر و مترجم ادبی از زبان های انگلیسی و فرانسه بود و جوزف در بچگی رمان های انگلیسی را به زبان های فرانسه و لهستانی پیش پدرش می خواند. آپولو کورزینوسکی که درگیر فعالیت های ضد تزاریست ها شده بود، در سال ۱۸۶۱ با خانواده اش به ولگودا در شمال روسیه تبعید شد. در این سفر جوزف مبتلا به سینه پهلو شد و در سال ۱۸۶۵ مادرش به همین مرض فوت کرد.پدر کنراد که تعلیم او را به عهده گرفته بود در سال ۱۸۶۹ به مرض سل درگذشت. جوزف را به سوئیس، پیش دایی اش «تادئوس بابروسکی» که تأثیر زیادی در زندگی کنراد داشت، فرستادند. جوزف که اصرار داشت دایی اش اجازه دهد دریانورد شود، در سال ۱۸۷۴ به فرانسه رفت و چند سالی در آن جا زبان فرانسه اش را بهتر کرد و دریانوردی آموخت. در فرانسه با محافل زیادی آشنا شد ولی به قول خودش دوستان بوهمیایی اش بودند که او را با نمایش نامه، اپرا و تئاتر آشنا کردند. در همین مدت ارتباط خوبی هم با دریانوردان داشت و چیزی نگذشت که دیده بان قایق های راهنما شد. کارگرانی که در کشتی دید و کارهایی که به او تحمیل کردند، همه زمینه ای برای جزئیات درخشان رمان هایش شد.جوزف کنراد در ۱۳ اوت سال ۱۹۲۰ در سن ۶۷ سالگی در اثر حمله ی قلبی درگذشت.
ویژگی های کتاب دل تاریکی
  • جزو لیست برترین رمان های انگلیسی گاردین
  • فیلم هایی بر اساس این کتاب در سال های 1979 و 1993 ساخته شده است.
نکوداشت های کتاب دل تاریکی

دل تاریکی، تأثیراتی داشته که پا فراتر از دنیای ادبیات گذاشته است.

Barnes & Noble

بی نهایت خواندنی و شایسته ی دوباره خوانده شدن.

Telegraph

شاهکاری از غافل گیری، بیان و ظرافت های روانشناسانه.

Observer
قسمت هایی از کتاب دل تاریکی

من کار را دوست ندارم [هیچ کس ندارد] اما چیزی که در کار وجود دارد را دوست دارم؛ فرصتی برای پیدا کردن خودت. واقعیت خودت، برای خودت نه دیگران. چیزی که هیچ کس دیگری نمی تواند آن را درک کند. آن ها تنها می توانند ظاهر نمایش را ببینند و هیچ وقت نخواهند فهمید که معنای واقعی اش چیست.

قدرت و توانایی تو، تنها تصادفی برخاسته از ضعف دیگران است.

او با خودش هم در نبرد بود. من آن را دیدم و شنیدم. من، راز غیرقابل درک روحی بدون محدودیت، بدون ایمان و بدون ترس را دیدم که کورکورانه با خودش در نبرد بود.

مقالات مرتبط با کتاب دل تاریکی
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
حقایقی درباره «جوزف کنراد» و کتاب «دل تاریکی»
حقایقی درباره «جوزف کنراد» و کتاب «دل تاریکی»

با این مطلب همراه شوید تا درباره ی این نویسنده ی لهستانی-بریتانیایی برجستهاطلاعات بیشتری به دست آوریم.

اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

مدرنیسم، غوطه وری در جریان سیال ذهن
مدرنیسم، غوطه وری در جریان سیال ذهن

مطالعه ی آثار مدرن به صخره نوردیِ ذهن تشبیه شده است. مدرنیسم به مخاطبی فعال و کنش گر نیاز دارد و خواننده ی اثر برای درک مفهوم آن، باید از ذهن خود کار بکشد.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

نظر کاربران در مورد "کتاب دل تاریکی"
21 نظر تا این لحظه ثبت شده است
- دل تاریکی

فکر می‌کنم در خصوص خود فاکنر و نه ترجمه دل تاریکی، لازم است نکاتی را برای دوستان روشن کنم: ۱. کنراد تباری لهستانی دارد و انگلیسی را پس از دوران جوانی آموخته است. نثر او دارای ساختارها یا واژه‌هائی غیرمعمول است که از ذهن چندزبانه‌اش نشات می‌گیرد. همین امر جملات او را سنگین و غریب می‌کند. ۲. کنراد علاقه داشته مسیر جملاتش را چندین بار تغییر داده و مقصودش را به تدریج بیان کند. در متن کتاب دل تاریکی، برخی جملات بیش از ده خط هستند! پر از توضیح، تردید و بازگشت به گذشته! همانند فاکنر اما با تأمل بیشتر و رنگ و بوی دریا! ۳. کنراد مفاهیم اخلاقی، تمدنی، فلسفی را اغلب با توصیف‌هائی تاریک، تصویر می‌کند. تاریکی در همین داستان، هم استعاره است و هم واقعیت. ترجمه دقیق چنین لایه‌هائی دشوار است. ۴. حضور کتاب‌های کنراد در لیست بهترین‌هائی که باید خواند، به همین دلائل است. در پایان باید عرض کنم کتاب‌های کنراد و فاکنر به سنگینی و پیچیدگی، شناخته شده هستند؛ خواننده فارسی زبان انتظار متنی روان و ساده را نباید داشته باشد. مطالعه این کتاب‌ها با هنرمندی و توانمندی مترجمانی همچو صالح حسینی موجب آشنائی بهتر و دقیق‌تر ما با بزرگان ادبیات جهان خواهد بود.

1404/08/13 | توسطعلی اُسروش
0
|
- دل تاریکی

صالح حسینی مترجم بد کتابهای خوب

1404/07/30 | توسطرضا ادهمیان
1
|
- دل تاریکی

سه جلد کمدی الهی و به راحتی خوندم و این صد و بیست صفحه داستان رمقی برام نگذاشت. تازه فهمیدم سعید نفیسی چه مترجمی بوده که اثری مثل ایلیاد هومر و به راحتی میشه خوند. بیست صفحه آخر کتاب و رها کردم تا با ترجمه دیگری بخونم.

1404/05/21 | توسطمصی
3
|

ترجمه صالح حسینی رو گرفتم و اصن نتوستم بخونم و ارتباط برقرار کنم. با اینکه با ترجمه کمی ثقیل ارتباط می‌تونم برقرار کنم. ولی فقط ثقیل بودن کلمات مطرح نیست و یک جاهایی غیرقابل فهم هست . ترجمه کاوه نگارش رو گرفتم تازه تونستم درک کنم کتاب چی داره میگه و درش غرق بشم ...

1404/05/03 | توسطامیرمحمد محمدیان
1
|

نشر نیلوفر نمیخواد این طرح جلد مضخرف کتاب رو عوض کنه!؟

1403/08/14 | توسطکاربر سایت
7
|

دیدن اقتباس سینمایی آقای فورد کاپولا به اسم "اینک آخرالزمان" از این کتاب، خالی از لطف نیست. منتها همانطور که عرض کردم، فیلم تنها یک اقتباس است و به نسبت کتاب حول محور دیگری دوران میکند.

1403/05/26 | توسطرضا پ.
2
|

با هر ترجمه‌ای، خوندن این کتاب واقعا کار سختیه. داستان در شما کششی برای ادامه ایجاد نمیکند چون که اصلا خط داستانی منسجمی وجود نداره و بیشتر کار بر توصیفات بنا شده.

1403/01/07 | توسطمحمد نورایی یگانه
4
|

ترجمه‌های صالح حسینی و سهیل سمی از آثار کنراد ، بهترین اند.

1402/08/05 | توسطکاربر سایت
5
|

واقعا کسی که نتونه این کتاب رو با ترجمه‌ی خوب آقای حسینی بخونه ، بهتره بره به سمت خوندن شنگول و منگول و ... . برای فهمیدن بهتر داستان هم میتونید مراجعه کنید به جنایتهای وحشتناک لئوپولد دوم پادشاه بلژیک در کنگو از ۱۸۸۵ تا ۱۹۰۶. بعد از خوندن این کتاب متوجه شدم فیلم ( اینک آخرالزمان ) هم برداشتی از همین داستانه. توصیه میکنم که بعد از خوندن این کتاب ، اون فیلم درخشان رو هم ببینید.

1402/05/18 | توسطکاربر سایت
8
|
پاسخ ها

البته این رو قبول دارم که ترجمه‌های دیگه صالح حسینی مشکل دارن. به خصوص ترجمه‌ی موبی دیک و برادران کارامازوف

1403/06/19|توسطکاربر سایت
1

الان همه منتظر توضیحات جنابعالی بودیم تا تکلیف مان روشن شود کاربر پر مدعا ! ترجمه‌ی آقای صالح حسینی در بعضی قسمت‌های این رمان ، بی اندازه گنگ و ثقیل است. این موضوع هم شامل بیشتر آثاری که ترجمه کرده - کمابیش - می‌شود. این که ایشان دارای فلان مدرک از فلان دانشگاه آمریکا یا هر جای دیگری است هم هیچ ربطی به موضوع ندارد ، چرا که ایشان در برگردان انگلیسی به فارسی مشکل دارد ( زبان مقصد ) کدام از ترجمه‌های زنده یاد محمد قاضی را سراغ دارید که تا این حد گنگ و غامض باشند ؟ یا زنده یاد نجفی ؟ یا سروش حبیبی ؟

1404/08/22|توسطبابک . ه
0

لطفاً ترجمه صالح حسینی را موجود کنید

1402/01/17 | توسطپویا قطب الدین
0
|

خود ترجمه صالح حسینی نیاز به ترجمه داره😄

1401/12/13 | توسطکاربر سایت
36
|

پایان داستان هم بسیار فلسفی و عمیق و تا حدودی ناتمام به اتمام رسید . چی گفتم ☺️!

1401/09/05 | توسطسجاد خانی
4
|

اتفاقا من با ترجمه صالح حسینی خیلی حال کردم و جزو بهترین کتاب هایی شد که تا بحال خوندم فوق العاده بود خصوصا برای کسانی که به داستان‌های دریایی نظیر کتاب‌های ذبیح الله منصوری علاقه دارن فوق العاده ست !

1401/09/05 | توسطسجاد خانی
13
|

هدف نویسنده از نوشتن کتاب آن است که خواننده را به شنیدن و حس کردن و خاصه، دیدن وادارد... دل تاریکی را بزرگ‌ترین رمان کوتاه قرن بیستم نامیده‌اند...کتاب دل تاریکی ابتدا به صورت سریالی در سال ۱۸۹۹ در مجله‌ی بلک وود به چاپ می‌رسید تا سرانجام در کتابی به نام جوانی که داستان‌های دیگری از کنراد (از جمله داستانی به نام جوانی) را نیز در بر می‌گرفت منتشر شد. این داستان از زمان انتشار مخاطبان و منتقدان بسیاری یافت که اکثر آن‌ها کتاب را به دلیل شیوه‌ی استفاده‌ی ایهام در آن، اثری متفاوت و خاص می‌دانستند. منتقدان هم‌چنین این کتاب را برای شکستن قراردادهای روایی و آنچه آن‌ها ورود ادبیات انگلیسی به قرن بیستم می‌خواندند، ستایش کردند…رمان دل تاریکی ما را به قلب قاره‌ی آفریقا و کنگو هدایت می‌کند که در آن‌جا با مارلو آشنا می‌شویم، مارلو در این داستان مسئول حمل و نقل عاج در یکی از رودخانه‌های جنوبی کنگو است و شیوه‌ای که او با این دنیای جدید و ترس‌هایش روبه‌رو می‌شود در طول داستان روایت می‌شود. درست مانند مارلو، جوزف کنراد در سال ۱۸۹۰، سفری دریای را به کنگو تجربه کرد و از این رو بسیاری از اتفاقات داستان و توصیفات آن از خاطرات و تجربیات واقعی کنراد برگرفته شده‌اند.

1401/06/31 | توسطسروش كاكاوند
9
|

دلم می‌شکنه وقتی می‌بینم کسایی که حتی سر سوزنی با فن ترجمه تخصصی آشنا نیستن، میان به همین راحتی دکتر حسینی رو نقد میکنن... اینجا که بستر مناسبی برای بحث نیست، اما توصیه میکنم اول با شخصیت صالح حسینی و تحصیلاتش‌آشنا باشین، بعد برید در رابطه با اصول ترجمه مطالعه کنید. نهایتا کلاه خودتون رو بذارید قاضی و ترجمه‌های دکتر رو بخونین. یاعلی

1401/06/06 | توسطکاربر سایت
50
|
پاسخ ها

بله متاسفانه . دوستان دقت کنید بعضی کتاب‌ها ذاتا نثر سختی دارند و انصاف نیست مترجم را متهم کنیم. مترجم پیرو نویسنده است.

1401/10/26|توسطکاربر سایت
9

دوست عزیز، میزان تحصیلات و شخصیت مترجم، دلیلی بر اینکه ایشون مترجم خوبی هم باشن نیست. بعید میدونم نسل جدید حتی معنی کلماتی که ایشون استفاده میکنن رو بفهمن چه برسه به درک کلی داستان. شاید اگر کتاب زبان اصلی رو پیدا کنن و با گوگل ترنسلیت بخونن بهتر متوجه میشن

1401/11/29|توسطکاربر سایت
26

چه ربطی به شخصیت و تحصیلات داره ؟ اصلا نمیشه باهاش ارتباط برقرار کرد

1402/10/29|توسطکاربر سایت
7

صالح حسینی مردی برای نابودی کتاب

1401/05/23 | توسطکاربر سایت
30
|

من چند تا کتاب از نشر دبیر دارم . همه ترجمه‌های قابل قبولی دارند .اگه بخوام بخرم کتاب رو از این نشر میخرم . با اینکه صالح حسینی آدم با سوادی است ولی سبک ترجمه اش متن رو سخت‌تر میکنه. و چون سبک ترجمه اش برند شده براش و یه عادت شده نمی‌تونه در اون تغییری ایجاد کنه متاسفانه.

1401/02/30 | توسطپویا مهرورز
14
|

هم کاربر علی فنائی و هم کاربر فرید اشتباه می‌کنن. بحث سر کلاسیک بودن یا نبودن اثر نیست. اثر کلاسیک می‌تونه ثقیل باشه،می تونه روان و خوش خوان هم باشه. در مورد این کتاب، نثر مبدا سخت خوانه. پس مترجم هم باید وفادار باشه

1400/10/09 | توسطکاربر سایت
33
|
پاسخ ها

خب قبول نثر دل تاریکی ثقیله. هرمان ملویل چطور(موبی دیک)؟ویرجینیا وولف(به سوی فانوس دریایی)؟ فاکنر(خشم و هیاهو)؟ اورول(1984)؟داستایوسکی(برادران کارامازوف) و ...؟ سبک ترجمه‌های صالح حسینی اینطورییه. فقط دل تاریکی نیست که. من با آقای فرید موافقم

1400/10/09|توسطکاربر سایت
36

چقدر بده وقتی به جز صالح حسینی انتخاب دیگه ای نداری. اعصاب پولادین می‌طلبه خوندن ترجمه‌های ایشون. صالح حسینی به شدت با سواده. شکی درش نیست. اما این اصرار در استفاده از کلمه‌های ماقبل قاجار رو در ترجمه‌های ایشون نمی‌فهمم. بابا اون زمان‌ها گذشت. فارسی تغییر کرده. چرا این قدر سخت خوان ترجمه می‌کنی آخه؟! فک کنم فقط دهخدا از ترجمه‌های ایشون لذت ببره

1400/09/18 | توسطکاربر سایت
52
|
پاسخ ها

چقدر باهات موافقم!😅

1400/09/19|توسطحمید قهرمانی
25

کتابی که ۱۰۰ سال پیش نوشته شده انتظار دارید بسبک امروزی ترجمه بشه؟اگر اینطور باشه بوستان هم باید ترجمه بشه.سبک کلاسیک خوندن نیاز داره یمقدار با واژه‌های قدیمیتر آشنا باشید.مشکل از پایین بودن اطلاعات شماست.

1400/09/27|توسطعلی فنائی
42

در جواب آقای فنایی: اولا لطفا نقد دیگران رو مستقیما به سواد اون‌ها ارتباط ندید، که این حرکت در وهله‌ی اول بسیار اهانت آمیز است و در وهله‌ی دوم نشان دهنده این که برای گفته هاتان دلیل منطقی ندارید. بی سواد شمردن دیگران کار بسیار ساده‌‌ایست که متاسفانه باب هم شده است. دوما، شور بختانه شما منظور من را متوجه نشدید. جنایت و مکافات هم اثری کلاسیک است. اتفاقا قبل‌تر از دل تاریکی نوشته شده است، اما مرحومه مهری آهی ترجمه‌ای بسیار خوش‌خوان از آن ارایه کرده‌اند...

1400/10/03|توسطکاربر سایت
35

... به طوری که این ترجمه تقریبا ترجمه اصلی در کشور است. مثال هایی از این دست بسیارند. مهدی سحابی، نجف دریابندری، محمد قاضی و ... همگی ترجمه هایی درخشان از آثار کلاسیک ارایه کرده اند و تقریبا تمامی آثار این مترجمان نثر بهتری نسبت به کارهای آقای حسینی دارند. اقای صالح حسینی سبک جداگانه‌ای دارند. سروش حبیبی( از بزرگترین مترجمین کشور) به "پویا" بودن زبان اشاره کرده اند و حتی گفته اند که هر ترجمه ای بعد ده تا پانزده سال نهایتا، باید دوباره ترجمه بشود. چرا؟ چون زبان " پویا" است. این به چه معناست؟

1400/10/03|توسطکاربر سایت
35

... یعنی زبان تغییر می‌کند. اما صالح حسینی به این امر کاملا بی توجه است. نه تنها به پویا بودن زبان نمی‌اندیشد، بلکه سعی دارد فارسی کهنه را معادل کتاب اصلی قرار دهد. و ترجمه هایی ارایه کند بس دشوار و طاقت فرسا. اگر اینطور باشد، دون کیشوت هم باید به فارسی چهارصد سال پیش ترجمه شود! حتی فکر کردن به این موضوع مسخره است.

1400/10/03|توسطکاربر سایت
33

حال اینکه شما با آقای حبیبی هم عقیده باشید یا حسینی، انتخاب خودتان هست و نتیجه آن هم به طبع خوشایند. اما آنچه خوشایند نیست بی احترامی به نظر دیگران و دون‌فکر شمردن آنهاست. پ.ن: آقا من جدی که میشم لحنم کلا تغییر می‌کنه. یهو شروع کردم کتابی نوشتن! ببخشید به بزرگیتون :)

1400/10/03|توسطکاربر سایت
27

فربد گرامی ترجمه ادبی دارای معنیست یعنی کتابی مانند هملت شکسپیر یا همین کتاب مورد بحث خواننده باید با واژه‌ها واصطلاحات خاص اشنا باشد زیرا با یک ترجمه محاوره ای روبرو نخواهد بود در مورد اقای حسینی با شما موافقم ترجمه‌های ایشان خاص خود ایشان است

1401/01/15|توسطکاربر سایت
28

کدوم ترجمه بهتره دوستان؟ لطفاً بگید😄

1400/02/13 | توسطکاربر سایت
1
|
پاسخ ها

ترجمه آقای صالح حسینی

1400/02/17|توسطبنیامین ممی خانی
27