کتاب قدرت

Power
کد کتاب : 6110
مترجم :
شابک : 978-964-487-075-0
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 372
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 1938
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : ---

برتراند راسل برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1950

معرفی کتاب قدرت اثر برتراند راسل

کتاب قدرت، اثری نوشته ی برتراند راسل است که نخستین بار در سال 1938 انتشار یافت. کارل مارکس، اصلی ترین عامل در سرشت بشر را ثروت می دانست و فروید آن را رابطه ی جنسی در نظر می گرفت. راسل اما «قدرت» را این عامل کلیدی می داند. او استدلال می کند که قدرت، هدف غایی انسان است و به شکل ها و نمودهای مختلف، مهم ترین عنصر در شکل گیری و گسترش تمام جوامع است. راسل که این کتاب را در اواخر دهه ی 1930 و در زمانی می نوشت که اروپا به خاطر ایدئولوژی های افراطی چندپاره شده بود و جهان در آستانه ی جنگ قرار داشت، تصمیم گرفت تا «علمی نوین» را کشف کند تا معنای رویدادهای شوکه کننده ی زمانه و رویدادهای پیش رو را تبیین سازد. نتیجه ی این تصمیم راسل، کتاب قدرت شد؛ اثری ارزشمند که خود راسل آن را یکی از مهم ترین آثارش در نظر می گرفت.

کتاب قدرت

برتراند راسل
برتراند راسل، زاده ی ۱۸ می ۱۸۷۲ و درگذشته ی ۲ فوریه ی ۱۹۷۰، فیلسوف، منطق دان، ریاضی دان، مورخ، جامعه شناس، برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و فعال صلح طلب انگلیسی بود که در قرن بیستم زندگی می کرد. راسل در آغاز جوانی به مطالعه ی آثاری از «پرسی بیش شلی» روی آورد که این امر مسیر زندگی او را تغییر داد. او سپس به کالج ترینیتی در کمبریج رفت و در ریاضیات و فلسفه تحصیل کرد. او در سال ۱۹۰۱ «پارادوکس راسل» را کشف کرد و هفت سال بعد به عضویت انجمن سلطنتی علوم بریتانیا درآمد. راسل در طو...
نکوداشت های کتاب قدرت
A passionate call for independence of mind.
ندایی پرشور برای استقلال ذهن.
Goodreads

A celebration of the instinctive joy of human life.
نکوداشتی از لذت غریزی زندگی انسان.
Philpapers

An acute study of the ways in which men seek power.
پژوهشی هوشمندانه درباره ی راه هایی که انسان ها قدرت را طلب می کنند.
The Economist

قسمت هایی از کتاب قدرت (لذت متن)
قوانین علم حرکات جامعه، قوانینی هستند که فقط بر حسب قدرت قابل تبیین اند، نه برحسب این یا آن شکل از قدرت. برای کشف این قوانین لازم است که نخست اشکال مختلف قدرت را طبقه بندی کنیم، و سپس به مطالعه ی نمونه های تاریخی مهمی بپردازیم که نشان می دهند چگونه سازمان ها و افراد بر زندگی مردمان تسلط یافته اند.

قدرت اقتصادی، برخلاف قدرت نظامی، اصیل نیست بلکه مشتق است. اقتصادیان مکتب قدیم، و کارل مارکس که در این خصوص با آن ها موافق بود، گمان می کردند که در علوم اجتماعی، سودجویی اقتصادی را می توان انگیزه ی اساسی انگاشت، و اشتباه می کردند.

کاربرد قدرت، اگر قرار است شکنجه ی بی رحمانه نباشد، باید حصاری از قانون و رسم داشته باشد و پس از تأمل کافی تجویز گردد، و رفتار کسانی که قدرت درباره ی آن ها به کار می رود، دقیقا تحت نظر باشد.