کتاب دگرگونی ساختاری حوزه عمومی

The Structural Transformation of the Public Sphere
کد کتاب : 9649
مترجم :
شابک : 9789647858762
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 467
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1962
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب دگرگونی ساختاری حوزه عمومی اثر یورگن هابرماس

کتاب «دگرگونی ساختاری حوزه عمومی» کتابی است که توسط فیلسوف در سال 1962 منتشر شد. در سال 1989 توسط توماس برگر و فردریک لارنس به انگلیسی ترجمه شد. این کتاب نقش مهمی در درک مدرن از دموکراسی داشته است. مفهوم "حوزه عمومی" در دوران رنسانس در اروپای غربی شروع به تکامل کرد. حوزه عمومی که تا حدی به دلیل نیاز بازرگانان به اطلاعات دقیق در مورد بازارهای دور و همچنین رشد دموکراسی و آزادی فردی و حاکمیت مردمی ایجاد شده بود، مکانی بود بین افراد خصوصی و مقامات دولتی که در آن مردم می توانستند ملاقات کنند و بحث های انتقادی درباره آن داشته باشند. امور عمومی چنین بحث‌هایی به عنوان وزنه‌ای در برابر اقتدار سیاسی عمل می‌کرد و به صورت فیزیکی در جلسات رو در رو در قهوه‌خانه‌ها و کافه‌ها و میادین عمومی و همچنین در رسانه‌ها در نامه‌ها، کتاب‌ها، نمایشنامه و هنر رخ می‌داد.هابرماس یک حوزه عمومی پر جنب و جوش را به عنوان نیروی مثبتی می دید که مقامات را در محدوده ها نگه می دارد تا مبادا احکام آنها مورد تمسخر قرار گیرد. به گفته روزنامه نگار دیوید راندال، «در نظریه هابرماسی، حوزه عمومی بورژوازی مقدم بر حوزه عمومی ادبی بود که ژانرهای مورد علاقه آن درونیات خود را آشکار می کرد و بر ذهنیت مخاطب محور تأکید می کرد.»

کتاب دگرگونی ساختاری حوزه عمومی

یورگن هابرماس
یورگن هابرماس (Jürgen Habermas) (زاده ۱۸ ژوئن ۱۹۲۹ در دوسلدورف آلمان) از فیلسوفان و نظریه‌پردازان اجتماعی معاصر و وارث مکتب فرانکفورت است که در چارچوب سنت نظریه انتقادی و پراگماتیسم آمریکایی کار می‌کند. او در اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۱ سفری به ایران داشت.تمرکز پژوهش‌های او بر روی شناخت‌شناسی، مدرنیته و تجزیه و تحلیل تحولات اجتماعی جوامع پیشرفته صنعتی سرمایه‌داری و سیاست روز آلمان به ویژه با توجه به نقش رسانه‌های همگانی است. شهرت او بیشتر به ابداع اصطلاح و تز گست...
قسمت هایی از کتاب دگرگونی ساختاری حوزه عمومی (لذت متن)
همزمان با ظهور سرمایه داری تجاری اولیه، بنیان های گونه ای نظم اجتماعی نوین شکل گرفت. از قرن سیزدهم، اجزا و عناصر این نظم نوین از دولت شهرهای شمال ایتالیا به طرف اروپای شمالی و غربی گسترش پیدا کرد و در آغاز سبب شکل گیری مراکز فروش کالاهای عمده در آلمان و هلند و سپس نمایشگاه های بزرگ تجاری در مسیرهای تجارت راه دور شد. اجزا و عناصر این نظم نوین در آغاز بدون هیچ مشکلی با ساختار قدیم قدرت انطباق پیدا می کرد. آن ادغام اولیهٔ اومانیسم بورژوایی در فرهنگ اشراف درباری را که در جامعهٔ فلورانس دورهٔ رنسانس مشاهده می کنیم، بایستی در ارتباط با همین رخدادها تحلیل کرد. سرمایه داری اولیه نه فقط از حیث اقتصادی که زومبارت به خوبی توصیف کرده است (روشی خاص در انجام تجارت که ویژگی اصلی آن «سود شرافتمندانه» بود) بلکه از حیث سیاسی نیز محافظه کار بود. این شیوهٔ سرمایه داری تا زمانی که بر شیوهٔ تولید قدیمی مبتنی بود (یعنی سازمان فئودالی تولید کشاورزی که خود متکی به دهقانان و تولید کالای خرد توسط اصناف صنعت گر شهری بود)، ویژگی هایی متناقض و ناهماهنگ داشت. بدین معنی که از یک سو سبب استحکام ساختار قدرت در جامعه ای شد که بر املاک ارضی مبتنی بود و از دیگر سو سبب آزاد ساختن نیروهایی می شد که این ساختار قدرت را تهدید می کرد. ما در اینجا به بررسی اجزا و عناصر روابط تجاری نوین می پردازیم؛ مبادلهٔ کالاها و خبرها، که محصول تجارت راه دور در سرمایه داری اولیه بود. شهرها از همان آغاز دارای بازارهای محلی بودند. اما این بازارها توسط اصناف و شرکت ها به شدت کنترل می شدند و بیش از آنکه به تبادل آزادانهٔ کالاها بین شهر و روستا کمک کنند ابزاری برای تحیکم سلطه بر مناطق دوروبر بودند. همزمان با پیدایش تجارت راه دور که بر طبق تحقیقات پیرن شهر صرفا محل انجام آن بود، گونه ای جدید از بازارها پدید آمدند. این بازارهای جدید بعد از مدتی به مراکز تجاری ادواری تبدیل شدند و همزمان با توسعهٔ فنون سرمایه گذاری (مشهور است که اوراق اعتبار و سفته از قرن سیزدهم در مراکز تجاری شامپاین مورد استفاده بوده است) به صورت بازارهای بورس درآمدند. در سال ۱۵۳۱ آنتورب به یک «مرکز دائمی تجاری» تبدیل شد. هر چند مبادلات تجاری نوین بر مبنای قواعدی شکل گرفت که توسط قدرت سیاسی دست کاری می شد، لیکن سبب ظهور شبکهٔ گسترده ای از روابط اقتصادی افقی شد که عملا با روابط عمودی پیشین که خاص سازمان سلطهٔ فئودالی بود، فرق داشت. مادام که اعضای طبقهٔ حاکم فقط مصرف کنندهٔ بازارهای نوین بودند، هیچ تهدیدی از طرف این بازارها متوجه نظم سیاسی موجود نشد. حتی هنگامی که اقشار حاکم تصمیم گرفتند حجم عظیمی از محصولات اراضی را به خرید کالاهای لوکس که از طریق تجارت راه دور فراهم می شد اختصاص دهند، این عمل فی نفسه سبب وابسته شدن تولید سنتی یعنی شالودهٔ حاکمیت آن ها به سرمایهٔ جدید نشد.