1. خانه
  2. /
  3. سه گانه کوئوت شاهکش (کتاب اول: نام باد)

سه گانه کوئوت شاهکش (کتاب اول: نام باد)

3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4 از 2 رأی

سه گانه کوئوت شاهکش (کتاب اول: نام باد)

سه جلد در یک مجلد
The Name of the Wind
انتشارات: بهنام
٪10
800000
720000
4.88 از 4 رأی

سه گانه کوئوت شاه کش (کتاب اول: نام باد جلد 2)

The Name of the Wind
انتشارات: بهنام
٪10
320000
288000
4.75 از 4 رأی

سه گانه کوئوت شاه کش (کتاب اول: نام باد جلد 3)

The Name of the Wind
انتشارات: بهنام
٪10
350000
315000
معرفی سه گانه کوئوت شاهکش (کتاب اول: نام باد)
رمان "نام باد" نوشته‌ی پاتریک راتفوس، نخستین‌بار در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و به سرعت به یکی از آثار برجسته‌ی فانتزی قرن بیست‌ویکم تبدیل شد. این اثر جلد نخست از سه‌گانه‌ی بلندپروازانه‌ای‌ست با عنوان "کوئوت شاه‌کش" که روایت شکل‌گیری اسطوره‌ای را به تصویر می‌کشد که هم انسانی‌ست و هم افسانه‌ای. راتفوس، نویسنده‌ای آمریکایی، بیش از ده سال برای نگارش این رمان وقت صرف کرد و نتیجه‌ی آن، کتابی‌ست که در مرز میان نثر شاعرانه، روایت حماسی و تأملات عاطفی حرکت می‌کند. در کنار موفقیت‌های تجاری، اثر با تحسین منتقدان نیز روبه‌رو شد و جوایزی چون جایزه کوئیل را برای بهترین اثر علمی‌-تخیلی یا فانتزی سال دریافت کرد. حالا دیگر نام راتفوس در کنار نویسندگانی چون تولکین و اورسولا لو گویین به‌عنوان خالقان دنیایی ادبی و بی‌بدیل قرار گرفته است.
"نام باد" داستان پسر جوانی به نام کوئوت است که زندگی‌اش را، سال‌ها پس از وقایع دوران جوانی، به یک وقایع‌نگار بازگو می‌کند. کوئوت در ابتدای کتاب دیگر آن افسانه‌ی زنده نیست، بلکه مردی گوشه‌گیر و خسته است که در میخانه‌ای دورافتاده، هویتش را پنهان کرده است. اما در خلال سه روز روایت - که روز اولش در همین کتاب اول رقم می‌خورد - لایه‌لایه پرده از زندگی‌ای برداشته می‌شود که در آن رنج، شعله‌ی جاه‌طلبی، موسیقی، جادو و میل به حقیقت در هم می‌آمیزند. کودکی‌اش در میان گروهی هنرمند و آزاداندیش می‌گذرد، اما حادثه‌ای فجیع همه‌چیز را از او می‌گیرد و آغازگر سفری می‌شود که در آن او باید با گرسنگی، بی‌پناهی، هویت فروپاشیده و اسرار گذشته‌اش روبه‌رو شود. شیوه‌ی روایت کوئوت، از همان ابتدا با آگاهی از اسطوره‌ای که اکنون بدل به آن شده، به شکلی خودبازتابانه پیش می‌رود. او نه‌تنها ماجراهایش را بازمی‌گوید، بلکه در هر مرحله از خود می‌پرسد: آیا واقعا این من بوده‌ام؟ آیا آنچه دیگران شنیده‌اند، با آنچه من زیسته‌ام، یکی‌ست؟ همین گره میان اسطوره و حقیقت، واقعیت و روایت، وجهی پیچیده و مدرن به رمان می‌بخشد، آن را از یک داستان فانتزی صرف فراتر می‌برد و به نوعی تأمل فلسفی درباره‌ی حافظه، هویت و قدرت داستان‌سرایی بدل می‌کند. یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های رمان، نثر غنایی و دقیق راتفوس است. جملات او آهنگی درونی دارند، به‌ویژه در لحظاتی که کوئوت با موسیقی سروکار دارد یا خاطره‌ای از گذشته‌ی زنده در ذهنش جان می‌گیرد. راتفوس در خلق فضای داستان، چه در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر بی‌رحم تاربین، چه در سالن‌های دانشگاه و کلاس‌های درس همدردی، از جزئیاتی بهره می‌گیرد که جهان رمان را ملموس، زیبا و زنده می‌کند. سامانه‌ی جادویی‌ای که به‌نام «همدردی» معرفی می‌شود، بیش از آنکه به تخیل محض متکی باشد، به قوانینی منطقی شبیه است - آمیزه‌ای از علم و عرفان - و همین، جهان رمان را واقعی‌تر و پیچیده‌تر می‌سازد. شخصیت‌های فرعی چون الودین مرموز، اوری گوشه‌گیر، دوست وفادارش ویلم و دنا - آن چهره‌ی همیشه گریزان - هر یک بخشی از درونیات کوئوت را بازتاب می‌دهند و در عین حال خود به‌تنهایی نیز موجوداتی زنده و باورپذیر هستند. روابط میان این شخصیت‌ها، پر از اشتیاق، شکست، سوءتفاهم و نزدیکی‌های ناتمام است - درست مثل روابط انسانی در دنیای واقعی. آنچه این رمان را از بسیاری آثار مشابه فانتزی جدا می‌کند، همین سرسختی‌اش در برابر ساده‌سازی شخصیت‌ها یا تبدیل کردنشان به ابزار صرف روایت است. حتی کوئوت- که راوی داستان خود است - از نگاه خواننده در امان نمی‌ماند: گاهی خودشیفته است، گاهی گستاخ، گاهی معصوم، گاهی شکننده. همین پیچیدگی اخلاقی، او را باورپذیر و انسانی می‌سازد. از دیگر جنبه‌های درخشان "نام باد"، تعادل حیرت‌انگیزش میان کنش و تأمل است. گرچه رمان سرشار از ماجراجویی، اکتشاف، نبرد و درگیری است، اما در عین حال لحظاتی طولانی از سکون، اندیشه، دلشکستگی و خیره شدن به آسمان شب هم دارد. راتفوس از فانتزی به‌عنوان ابزاری برای کشف عمق روان انسان استفاده می‌کند، نه صرفا به‌عنوان زمینه‌ای برای خلق قهرمانان خارق‌العاده.
در نهایت، "نام باد" نه‌فقط یک داستان فانتزی‌ست، بلکه حکایتی‌ست از اینکه چگونه داستان‌ها ما را می‌سازند، چگونه رنج می‌تواند سرچشمه‌ی معنا باشد، و چگونه هویت - همچون نام - چیزی‌ست که باید جست‌وجو کرد، نه فقط داشت. اگر از خواندن داستان‌هایی که با دل و ذهن شما بازی می‌کنند، لذت می‌بری، اگر به شخصیت‌هایی علاقه داری که هم درخشان و هم ناقص‌اند، و اگر فانتزی را نه‌فقط به‌خاطر جادو، که به‌خاطر حقیقت انسانی‌اش دنبال می‌کنی، این کتاب یکی از آن تجربه‌هایی‌ست که مدت‌ها با تو خواهد ماند - همان‌گونه که نامی در باد.
درباره پاتریک راتفوس
درباره پاتریک راتفوس
پاتریک جیمز راتفوس، زاده ی 6 ژوئن 1973، نویسنده ی آمریکایی داستان های فانتزی است.راتفوس در دبیرستان، بسیار شلوغ و بازیگوش بود. سرگرمی های او، خواندن یک یا دو رمان در روز و دادن مشورت در مورد روابط عاشقانه به تمام دوستانش بود. راتفوس از همان دوران، شروع به نوشتن داستان هایی عجیب و غریب درباره ی الف ها کرد.او در سال 1991 وارد کالج شد تا در رشته ی مهندسی مواد تحصیل کند، و بعد از آن، روانشناسی بالینی توجه اش را جلب کرد. به گفته ی خود راتفوس، او در سال 1993 پذیرفت که نمی داند که می خواهد با زندگی اش چه کار کند و هر چیزی را که برایش جالب بود، می خواند. او همچنین در این زمان، نوشتن کتاب اولش را آغاز کرد.
نکوداشت های سه گانه کوئوت شاهکش (کتاب اول: نام باد)

داستانی بدیع و مسحورکننده درباره ی جادو، عشق و ماجراجویی.

Barnes & Noble

بهترین رمان فانتزی در ده سال گذشته.

The Onion

داستان فانتزی خارق العاده ی راتفوس.

Publishers Weekly
قسمت هایی از سه گانه کوئوت شاهکش (کتاب اول: نام باد)

دوباره شب شده بود. مهمانخانه ویستون در سکوت فرو رفته بود؛ سکوتی که از سه بخش تشکیل می شد. بارزترین بخش آن، سکوتی توخالی و انعکاس دار بود که از فقدان برخی چیزها ناشی می شد. اگر آن شب باد می وزید، صدای آن مانند آهی بلند لای شاخه های درختان می پیچید، تابلوی مهمانخانه را به قیژقیژ می انداخت و این سکوت را مانند برگ های پاییزی در جاده جارو می کرد و با خود می برد.

ولی تابورلین اسم همه ی چیزها را می دونست. برای همین هر چیزی تحت فرمانش قرار داشت. به سنگ گفت: بشکن! و سنگ شکست. دیوار مثل کاغذ پاره شد و تابورلین از پشت سوراخ آسمون رو دید و هوای شیرین بهاری رو استشمام کرد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "سه گانه کوئوت شاهکش (کتاب اول: نام باد)" ثبت می‌کند