کتاب وداع با اسلحه

A Farewell to Arms
کد کتاب : 2939
مترجم :
شابک : 9786007987070
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 408
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1929
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 3 اردیبهشت

وداع با اسلحه
A Farewell to Arms
کد کتاب : 111992
مترجم :
شابک : 978-6007435724
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 288
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1929
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 3 اردیبهشت

وداع با اسلحه
A Farewell to Arms
کد کتاب : 190
مترجم :
شابک : 978-600-353-392-9
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 416
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1929
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

وداع با اسلحه
A Farewell to Arms
کد کتاب : 2942
مترجم :
شابک : 9786005981742
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 364
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 1929
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

وداع با اسلحه
A Farewell to Arms
کد کتاب : 2948
مترجم :
شابک : 9786007228944
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 200
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 1929
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

وداع با اسلحه
A Farewell to Arms
کد کتاب : 65866
مترجم :
شابک : 978-9640018538
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 343
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1929
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : ---

وداع با اسلحه
A Farewell to Arms
کد کتاب : 1975
مترجم :
شابک : 978-600121644-2
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 333
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1929
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : ---

وداع با اسلحه
A Farewell to Arms
کد کتاب : 58305
مترجم :
شابک : 978-9644480591
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 423
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1929
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 19
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب وداع با اسلحه اثر ارنست همینگوی

ارنست همینگوی در سال 1918 به جنگی با هدف پایان بخشیدن به همه ی جنگ ها رفت. او به صورت داوطلبانه به نیروهای آمبولانس در ایتالیا پیوست، مجروح شد و دو بار مدال افتخار دریافت کرد. ثمره ی این تجربه ی جنگی همینگوی، رمان وداع با اسلحه است. توصیفات او از جنگ فراموش نشدنی است: ترس، همدلی، رشادت و مردان و زنانی باایمان و ثابت قدم در ایتالیا. اما رمان وداع با اسلحه، فقط یک رمان جنگی نیست و نویسنده ی اثر، یک داستان عاشقانه ی عمیق و پرشور و حرارت را نیز در آن به مخاطب ارائه می کند. رمان وداع با اسلحه، داستان رابطه ی عاشقانه ی مهاجری آمریکایی به نام هنری و کاترین بارکلی است و در پشت پرده ی آن، ماجراهایی از جنگ جهانی اول، سربازانی بدگمان و ناامید و آوارگی مردم بی گناه نیز به چشم می خورد. انتشار رمان وداع با اسلحه، جایگاه همینگوی را به عنوان یک نویسنده ی مدرن آمریکایی در دنیای ادبیات تثبیت کرد. رمان وداع با اسلحه، اولین کتاب پرفروش این نویسنده ی آمریکایی بوده و مایکل ریلوندز، زندگی نامه نویس مشهور، درباره ی آن گفته است: «برترین رمان آمریکایی بیرون آمده از دل فاجعه ی جنگ جهانی اول.»

کتاب وداع با اسلحه


ویژگی های کتاب وداع با اسلحه

نویسنده کتاب برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1929

دو فیلم با همین عنوان، بر اساس این کتاب در سال های 1932 و 1957 ساخته شده است

ارنست همینگوی
ارنست همینگوی در ۲۱ ژوئیه ی ۱۸۹۹ در اوک پارک ایالت ایلینوی متولد شد. پدرش کلارنس، یک پزشک و مادرش گریس، معلم پیانو و آواز بود. ارنست تابستان ها را به همراه خانواده اش در شمال میشیگان به سر می برد و در همان جا بود که متوجّه علاقه ی شدید خود به ماهیگیری شد.او پس از اتمام دوره ی دبیرستان، در سال ۱۹۱۷ برای مدّتی در کانزاس سیتی به عنوان گزارشگر گاهنامه ی استار مشغول به کار شد. در جنگ جهانی اول، داوطلب خدمت در ارتش شد امّا ضعف بینایی او را از این کار بازداشت در عوض به عنوان راننده ی آمبولانس صلیب س...
نکوداشت های کتاب وداع با اسلحه
Fascinating.
شگفت انگیز.
New York Times New York Times

The towering ornament of American literature.
زینتی ارجمند در ادبیات آمریکا.
Washington Times

Farewell to Arms is a gem.
وداع با اسلحه گوهری گران بها است.
NPR NPR

قسمت هایی از کتاب وداع با اسلحه (لذت متن)
هیچ چیز به بدی جنگ نیست... مردم وقتی می فهمند جنگ چقدر بد است، دیگر نمی توانند جلویش را بگیرند، چون دیوانه می شوند. بعضی ها هم هستند که هرگز نمی فهمند. بعضی ها هستند که از افسران شان می ترسند. با همین ها جنگ راه می اندازند.

فکر می کردم با شمشیر زخمی می شود، یک دستمال سفید دور سرش می بندند می آورندش یا شانه اش گلوله می خورد. خلاصه یک طوری که منظره اش قشنگ باشد... اما با شمشیر زخمی نشد، بمب، تکه پاره اش کرد.

کلمه های بسیاری بودند که آدم دیگر طاقت شنیدن شان را نداشت و سرانجام فقط اسم مکان ها آبرویی داشتند ... کلمات مجرد، مانند افتخار و شرف و شهامت یا مقدس در کنار نام های دهکده ها و شماره ی جاده ها و تاریخ ها، پوچ و بی آبرو شده بودند.